اصلاح طلبان درايران ، خط مقدم آمريكا هستند

ديكتاتور بزرگ جهان:
 
       اصلاح طلبان درايران ، خط مقدم آمريكا هستند

خبرگزاري فارس: فاكس نيوز خبر داد: جرج بوش در مراسم افتتاح «بنياد بوش»، اصلاح طلبان را خط مقدم آمريكا خواند و گفت چشم اميد آنها به ماست.


به گزارش فضاي مجازي خبرگزاري فارس به نقل از كيهان امروز، دانشگاه دالاس در ايالت تگزاس ديروز مهمان رئيس جمهور سابق آمريكا بود. «جرج بوش» كه براي افتتاح «بنياد بوش» به اين دانشگاه رفته بود، در يك سخنراني پرشور، اصلاح طلبان ايران را خط مقدم آمريكا خواند و افزود: آنها با چالش هاي فراواني روبرو هستند و چشم اميدشان به ماست.
بوش كه در زمان حكومت خود با راه اندازي دو جنگ (افغانستان و عراق) جان صدها هزار تن را گرفت، اعلام كرد: اصلاح طلبان و ناراضيان سياسي منتظر حمايت و رمق گرفتن هستند و به آنها وعده داد آمريكا از آزادي آنها در برابر ديكتاتورها پشتيباني خواهد كرد.
بوش به ديدارهاي خود و همسرش «لورا» با عناصر اپوزيسيون به نام آنچه او «فعالان دموكراسي»، «مدافعان آزادي مذاهب» و «خانواده زندانيان سياسي» مي خواند، اشاره و خط مشي و هدف بنياد جديدالتأسيس بوش را نيز در همين راستا عنوان كرد.
بوش در اين زمينه گفت: «آمريكا پشتيبان آزادي كه آنها به سختي و همزمان با تنگ شدن عرصه توسط ديكتاتورها به دست آورده اند خواهد بود. من و همسرم لورا در طول دوران رياست جمهوري ام با فعالان دموكراسي، مدافعان آزادي مذاهب و خانواده زندانيان سياسي ديدار كرديم. بنياد بوش به اين راه ادامه خواهد داد. من از تمام فعالان سياسي در سراسر جهان حمايت خواهم كرد.»
سخنان بوش نشان داد اين بنياد مدت ها پيش از اين مراسم كار خود را آغاز كرده است چرا كه وي از تماس و توافق با برخي چهره ها و احزاب سياسي اپوزيسيون در سراسر جهان خبر داد و در مورد ايران اختصاصاً از محسن سازگارا نام برد و گفت قرار است افرادي مانند سازگارا در تهيه بسته اي به نام «آزادي» به بنياد بوش كمك كنند. وي در تشريح ماهيت «بسته آزادي» آن را شامل اسناد و تاريخچه مبارزات سياسي خواند كه به صورت ويديويي درخواهد آمد. بوش اضافه كرد اين بسته براي ناراضيان سياسي، مبلغان زيرزميني و زندانيان سياسي ارسال خواهد شد تا آنها را ياري كند و اين پيام را به گوش شان برساند كه آمريكا با شما همراه بوده و از شما حمايت خواهد كرد.
سخنراني بوش در حالي انجام مي شد كه تصويري از چند دختر ايراني در آشوب هاي اخير به همراه واژه «آزادي» در پشت سر وي خودنمايي مي كرد.
البته اين نخستين بار نيست كه بوش به صراحت از اصلاح طلبان حمايت مي كند. اولين حمايت بي پرده او از اپوزيسيون جمهوري اسلامي ايران به 12 جولاي 2001 برمي گردد كه در بيانيه اي رسمي اعلام شده بود.
مورد بعدي كه بسيار جنجال آميز هم شد به سخنراني بوش در 5 ژانويه 2008 برمي گردد. او كه در تدارك سفر به خاورميانه بود گفت: «صبح بخير، سه شنبه من سوار بر هواپيماي رياست جمهوري عازم سفري به خاورميانه هستم... در اين سفر با شركاي خود درباره نبرد عليه تروريست ها و تندروها مشورت خواهم كرد. آنها سپرشان را زمين نمي گذارند پس ما هم نبايد بگذاريم. اين تنها يك نبرد نظامي نيست، مذهبي هم هست! سپس آمريكا باز هم در اين منطقه حضور خواهد داشت. ما از دموكرات ها و اصلاح طلبان از بيرون و بغداد تا دمشق و تهران حمايت خواهيم كرد و در كنار آنها خواهيم ايستاد».
پس از اين نطق راديويي، رهبر انقلاب طي سخناني در جمع مردم قم به مناسبت 19 دي در واكنش به اين سخنان بوش اعلام كردند: «هم مردم و هم آن دسته اي كه رئيس جمهور آمريكا از آن اعلام حمايت كرده است بايد فكر كنند كه چرا آمريكا مي خواهد از آن دسته حمايت كند و از آن دسته چه نقصي داشته كه آمريكا را به فكر حمايت از آن انداخته است. حمايت آمريكا از هر كسي در ايران يك ننگ است. گروه ها و افراد سياسي علاوه بر متمايز كردن مرز خود با دشمن، بايد مرز خود را با مزدوران، نوكران و افرادي كه در خدمت دشمن هستند نيز مشخص كنند».
البته بوش حق دارد با چنين صراحتي از اصلاح طلبان حمايت كند. او يك بار دستاوردهاي شيرين همكاري با آنها را چشيده و از آن به عنوان «نتايج دلگرم كننده» ياد مي كند. آذرماه سال گذشته بوش در موسسه بروكينگز با حسرت گفته بود: «ايران هسته اي را تحمل نخواهيم كرد. ما قبل از آنكه احمدي نژاد بر سر كار بيايد، داشتيم به نتايج دلگرم كننده اي در خصوص موضوع هسته اي ايران مي رسيديم، چون آنها با توقف غني سازي موافقت كرده بودند. متاسفانه پس از انتخابات رئيس جمهور احمدي نژاد، ايران مسير برعكسي را برگزيد و اعلام كرد بار ديگر به غني سازي دست مي زند».

منبع: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8808230150

109 اغتشاشگر در روز 13 آبان دستگير شدند

فرمانده انتظامي تهران بزرگ در گفت‌وگو با فارس:
109 اغتشاشگر در روز 13 آبان دستگير شدند

خبرگزاري فارس: فرمانده انتظامي تهران بزرگ اعلام كرد: در حاشيه راهپيمايي روز 13 آبان، پليس 109 نفر اغتشاشگر را دستگير كرد.


سردار رجب‌زاده در گفت‌وگو با خبرنگار انتظامي فارس گفت: 47 نفر از اين افراد اغتشاشگر با قرار كفالت آزاد شدند و 62 نفر نيز پس از تشكيل پرونده تحويل مقامات قضايي شدند.
سردار رجب‌زاده اظهار داشت: 43 نفر از دستگير شدگان مرد و 19نفر نيز زن هستند.

منبع : http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8808160388

دستگيري عوامل حمله انتحاري به فرماندهان سپاه در سيستان

نيروهاي امنيتي پاكستان مدعي شدند:
دستگيري عوامل حمله انتحاري به فرماندهان سپاه در سيستان

خبرگزاري فارس: نيروهاي امنيتي پاكستان اعلام كردند كه سه نفر را كه در انفجار انتحاري استان سيستان و بلوچستان دست دارند، را دستگير كرده‌اند.


به گزارش خبرنگار خبرگزاري فارس در كويته، ساعتي پيش نيروي‌هاي امنيتي پاكستان در شهر كويته مدعي شدند، سه نفر ايراني را كه دست در حمله انتحاري به فرمانده هاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران در استان سيستان و بلوچستان دارند، دستگير كرده‌اند.
بر اساس اين گزارش، دستگيري عوامل اصلي حمله انتحاري به فرمانده هاي پاسداران انقلاب اسلامي در استان سيستان و بلوچستان ايران يكي از موفقيت هاي مهم نيروهاي امنيتي پاكستان به شمار مي رود.
يكي از كارمندان آژانس اطلاعاتي اين كشور در گفت‌وگو با خبرنگار فارس گفت: هر سه نفر مظنون متعلق به استان سيستان و بلوچستان ايران هستند و ما بر اساس اطلاعات مخفي مي‌گوييم كه آنها دست در حادثه 18 اكتبر دارند.
وي افزود: دستگيري سه تن مظنون در منطقه "تربت " در جنوب غرب استان بلوچستان پاكستان صبح امروز به عمل آمد.
در حادثه مزبور كه 18 اكتبر سال جاري در استان سيستان و بلوچستان رخ داد دست كم 42 نفر به شهادت رسيدند كه شش فرمانده مهم سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران نيز در ميان آنها بودند.
گروهك تروريستي موسوم به "جندالله " به رهبري "عبدالمالك ريگي " مسؤليت اين حادثه را به عهده گرفته بود و به گفته مقامات ايران مركز "جند الله " در مناطق استان بلوچستان پاكستان واقع است و رهبر آن گروهك تروريستي در پاكستان زندگي مي كند البته دولت پاكستان اسناد و مداركي به دولت ايران ارائه كرده است كه طبق آن "ريگي " رهبر گروه تروريستي "جندالله " در افغانستان زندگي مي كند.

منبع : http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8808140650

كودتاي مخملي در ايران و دلايل شكست آن

      كودتاي مخملي در ايران و دلايل شكست آن

خبرگزاري فارس: سخن از شكست كودتاي مخملي در ايران به اين معنا نيست كه مسئله براندازي نظام در ايران منتفي شده و شكست خوردگان كاري انجام نمي دهند. تغيير رژيم در ايران هدف استراتژيك آمريكا در منطقه خاورميانه است.


با پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سال1357، حاكميت مستقل ملي در اين كشور بوجود آمد و دست اجانب بويژه آمريكا و انگليس را از سر مردم اين سرزمين كوتاه كرد. انقلاب اسلامي نه تنها ملت ايران را آزاد ساخت بلكه ملت هاي مسلمان منطقه و حتي جهان را تحت تأثير قرار داد و منافع سلطه جويانه قدرت هاي غربي و شوروي سابق را با خطر مواجه ساخت. بنابراين، از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، اين انقلاب از بيرون با مخالفت و خصومت آمريكا و غرب و از درون با تخريب نيروهاي وابسته به قدرت هاي خارجي و ناسازگار با نظام اسلامي روبرو شد.
براندازي نظام اسلامي در ايران در صدر اهداف آمريكا و متحدان منطقه اي و جهاني آن كشور قرار گرفت و تلاش هايي به عمل آمد كه به مهمترين آنها اشاره مي شود.
1- تجزيه ايران و غائله هاي جدايي طلبي قومي و مذهبي در كردستان، خوزستان و بلوچستان.
2- طراحي كودتاهايي مانند كودتاي نوژه و كودتاي قطب زاده.
3- مداخله نظامي مستقيم آمريكا در صحراي طبس.
4- حمله عراق به ايران و تحميل هشت سال جنگ.
5- راه اندازي جريان تروريسم براي شكار رهبران نظام اسلامي و ايجاد وحشت در ميان مردم توسط تروريست هاي سازمان مجاهدين خلق.
تمام تلاش هاي فوق الذكر براي از پا درآوردن انقلاب اسلامي با شكست مواجه شد و مخالفان داخلي و خارجي نظام اسلامي بعد از جنگ هشت ساله عراق عليه ايران، رويكرد تهاجم فرهنگي را در پيش گرفتند. اين تهاجم با نظريه پردازي هاي افرادي چون عبدالكريم سروش آغاز شد. سروش باورهاي ديني شناخته شده را به چالش كشيده و تلاش كرد كه مكتبي بنام «پروتستانتيسم اسلامي» مطرح شود و تا بدانجا پيش رفت كه منكر وحياني بودن قرآن كريم شد و آن را نه كلام خداوند، بلكه كلام محمد(ص) خواند1. گرايش آگاهانه يا ناآگاهانه كابينه آيت الله هاشمي رفسنجاني به ليبراليسم اقتصادي كه منجر به قد افراشتن سرمايه سالاري و اشرافيت شد، زمينه را براي براندازي خاموش يا نرم با استفاده از شيوه ها و روش هاي به ظاهر دموكراتيك آماده ساخت. جناح آيت الله رفسنجاني كه از سوي اصلاح طلبان بنام «راست مدرن» ياد مي شد وجوه مشتركي با سكولارهاي غربگرا پيدا كرده بود.
عمليات فروپاشي ايدئولوژيك
سرطان تهاجم فرهنگي با به قدرت رسيدن اصلاح طلبان در دوم خرداد سال1376 شهرت يافت و در واقع پروژه فروپاشي ايدئولوژيك در ايران آغاز شد. در اين تهاجم مبناي فكري حاكميت در ايران كه مبتني بر دين است بيرحمانه مورد حمله قرار گرفت و انديشه سكولاريسم كه با پيروزي انقلاب اسلامي و تأسيس نظام ديني از صحنه خارج شده بود به نام دستاورد انقلاب اسلامي و انديشه هاي امام خميني(ره) در افكار عمومي تزريق و تحميل مي شد.
افرادي چون سروش، مجتهد شبستري، هاشم آغاجري، سعيد حجاريان و شخص آقاي خاتمي پرچم سكولاريزه ساختن جامعه و حاكميت را در دست گرفتند. عبدالكريم سروش از نظريه پردازان جبهه اصلاح طلب با تأكيد بر جدايي دين از سياست مي نويسد: «حقيقت دين، همان تجربه فردي ديني است كه درمورد پيامبران «تلقي وحي» نام گرفت و دين هيچ ارتباطي به امور اجتماعي و سياسي و حكومتي ندارد.»2
هاشم آغاجري استاد دانشگاه و از اعضاي شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب به پيروي از ماركس، دين را افيون ملت ها و دولت ها اعلام كرد. او با طرح نظريات الحادي از سوي دادگاه محكوم به ارتداد شد، اما دولت خاتمي از او دفاع كرد و حكم دادگاه را ننگين خواند. اكبر گنجي از اعضاي حزب مشاركت- حزب وابسته به خاتمي- در كتاب «مانيفست جمهوري خواهي» طرح جايگزيني جمهوري تمام عيار را به جاي «جمهوري اسلامي» مطرح كرد و نوشت: «اصولاً مردم سالاري با دين در تناقض است.»3
خاتمي سر دسته اصلاح طلبان سكولار در اين رابطه، گرفتار پارادوكس بود و به همين جهت دوگانه رفتار مي كرد. از يك طرف سكولاريسم را با اسلام و آرمان هاي انقلاب اسلامي سازگار نمي يافت و خود را منتقد آن نشان مي داد و از جانب ديگر تلاش مي كرد كه اسلام را با سكولاريسم تطبيق داده و سكولاريسم را با اسلام آشتي دهد. خاتمي در دومين نشست مجلس دانش آموزي مردم سالاري ديني را كه از سوي حضرت آيت الله خامنه اي رهبر انقلاب اسلامي مطرح مي شد زيركانه به چالش كشيده و گفت: «تجربه مردم سالاري ديني، تجربه مشكلي است، چراكه بايد اسلام را طوري فهميد كه با معيارهاي دموكراسي سازگار باشد و هم دموكراسي را به گونه اي تفسير كرد كه با اسلام منافات نداشته باشد.»4
خاتمي هم مانند اكبر گنجي بر جمهوريت نظام بيشتر تأكيد مي كرد و حتي «جمهوري اسلامي» را از شعار تاريخي و انقلابي مردم ايران حذف كرد. او به جاي شعار «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» شعار «استقلال، آزادي، پيشرفت» را مطرح كرد5.
خاتمي با وجود دو دوزه بازي در محافل عمومي، در يك از جلسات شوراي عالي انقلاب فرهنگي به صراحت گفت: «گريزي از سكولاريسم نيست». آقاي تاجيك را اعضاي تيم مطالعات راهبردي در نهاد رياست جمهوري در دوره خاتمي و عضو شوراي مركزي حزب مشاركت، بشر را مجبور به پذيرش سكولاريسم دانسته مي گويد: «در آينده نزديك احدي را ياراي مقاومت در برابر سكولاريسم نيست و بايد خود به نحو شايسته به اين سرنوشت محتوم بشر تن دهيم.»6
خاتمي به دليل جايگاه حقوقي رياست جمهوري و در اختيار داشتن امكانات رسانه اي وسيع، بخصوص رسانه ملي- راديو و تلويزيون- در عمليات فروپاشي ايدئولوژيك نقش مخرب تر از ديگران داشت. او با استفاده از مفاهيم سياسي و اجتماعي غربي، هم مفاهيم اسلامي كه در دامن انقلاب اسلامي شكوفا شده بودند را كم رنگ نمود و هم جو سياسي را در ايران ملتهب ساخت. نشخوار واژه ها و مفاهيمي چون «جامعه مدني»، «حقوق بشر»، «پارادايم» و... و نيز به كارگيري مفاهيم ساختارشكنانه عليه اركان نظام مانند: «تماميت خواه»، «اقتدارگرا»، «انتصابي»، «خشونت طلب»، «توتاليتر»، «فاشيست» و... همه و همه ايدئولوژي و اقتدار نظام را نشانه گرفته بود.
لشكر عمليات فروپاشي ايدئولوژيك در ايران را نه تنها نظريه پرداز، فيلسوف، نويسنده، هنرمند و روزنامه نگار تشكيل مي دهد، بلكه فقيه و آيت الله نيز دارد. افرادي چون فاضل ميبدي، اسدالله بيات، موسوي تبريزي، مجتهد شبستري و حتي به اصطلاح مراجعي چون آيت الله حسين علي منتظري و آيت الله حسن صانعي در خدمت اين لشكر قرار دارند.
به هرحال، پروژه فروپاشي ايدئولوژيك در ايران در راستاي رويكرد جديد ايالات متحده آمريكا براي مقابله با نظام اسلامي يعني «جنگ نرم» قرار دارد. در رويكرد جديد به جاي عمليات نظامي از سه تاكتيك «مهار»، «اسب تروا» و «جنگ رواني» استفاده به عمل آمد7. تاكتيك مهار با تحت فشار قراردادن ايران در سطح منطقه و جهان ازطريق پرونده هسته اي و مسائل عراق، افغانستان و لبنان دنبال شد. تاكتيك «اسب تروا» ازطريق تقويت انجوهاي وابسته به آمريكا در ايران و حمايت مستقيم از جنبش طرفدار دموكراسي آمريكايي و بخصوص جبهه اصلاح طلبان براي زمينه سازي انقلاب رنگي پيگيري شد و تاكتيك «جنگ رواني» در سه عرصه ديپلماسي مدار دوم- تماس رسمي مقامات دولت آمريكا با اپوزيسيون ايران و گسترش برنامه هاي راديو و تلويزيون هاي ضدايراني، ايجاد هراس از جنگ در افكار عمومي با تأكيد بر قرارداشتن گزينه جنگ بر روي ميز آمريكا، و نقض حقوق بشر در ايران مورداستفاده قرار گرفت.
عمليات فروپاشي ايدئولوژيك و فراهم ساختن بستر كودتاي مخملي، همان طوري كه در ابتداي اين نوشته اشاره شد توسط مؤسسات غربي و آمريكايي از قبيل بنياد سوروس(osi) بنياد راكفلر، بنياد فورد، خانه آزادي، شوراي روابط خارجي آمريكا، انجمن خارجي آلمان، مركز دموكراسي انگليس، مؤسسه اسرائيلي ممري، مؤسسه هالندي هيفوس، مؤسسه «كنوس» و... به صورت مستقيم و غيرمستقيم حمايت و پشتيباني مي شد.
در نتيجه اين حمايت ها در دوره خاتمي تنها در طي سه سال 8 هزار انجو در ايران ثبت شد و صدها روزنامه و نشريه مانند قارچ به شكل زنجيره اي سردرآوردند.

آغاز كودتاي مخملي يا عمليات براندازي نظام
در جريان عمليات فروپاشي ايدئولوژيك، نظريه پردازان جريان اصلاح طلب كه خاتمي به عنوان رئيس جمهور در رأس آنان قرار داشت راهبرد «فتح سنگر به سنگر قدرت» در چارچوب نظريه «فشار از پايين و چانه زني در بالا» را مطرح كردند. اين كار نياز به سناريوسازي داشت.
نخستين سناريو در كوي دانشگاه در تاريخ18/4/78 اجرا شد. نويسندگان اين سناريو به بهانه ضرب و شتم دانشجويان تلاش كردند تا مردم را به كف خيابان ها كشانده و عليه حاكميت به حركت درآورند و توسط آنها مطالبات خود را از نظام درخواست كنند. تبليغات سنگين به نفع غائله آفرينان از سوي غربي ها و رسانه هاي شان انجام شد.
دومين سناريو، تحصن نمايندگان مجلس ششم- وابسته به اصلاح طلبان و دوم خردادي ها- بود. اين تحصن به ظاهر در اعتراض به رد صلاحيت ها از سوي شوراي نگهبان صورت گرفت و نمايندگان متحصن با رسانه ها مصاحبه كرده و بيانيه صادر كردند. تحصن نمايندگان بازتاب گسترده اي در غرب داشت تا حدي كه اتحاديه اروپا، پارلمان آلمان، كنگره آمريكا و رئيس جمهوري آن كشور به نفع سناريوي تحصن در مجلس ايران موضع گيري كردند.
از شواهد و قراين چنين برمي آيد كه در هر دو سناريوي تحصن نمايندگان و حادثه كوي دانشگاه، براي راه اندازي كودتاي مخملي يا به اصطلاح انقلاب مخملي برنامه ريزي شده بود و در پشت صحنه هر دو سناريو سازمان مجاهدين انقلاب و جبهه مشاركت قرار داشتند. اما اين كودتاها هريك به دلايلي به پيروزي نرسيد و برعكس زمينه شكست اصلاح طلبان را در شوراي شهر و مجلس هفتم فراهم ساخت.
شكست اصلاح طلبان در انتخابات نهم رياست جمهوري سبب متوقف شدن عمليات فروپاشي ايدئولوژيك و راهبرد فتح سنگر به سنگر شد. اين بار تمام گروه هاي اصلاح طلب، ليبرال ها، سلطنت طلب ها، تروريست هاي مجاهدين خلق، و نيز تمامي گروه ها و عناصر مخالف حاكميت ديني با حمايت وسيع و گسترده سفارت خانه هاي خارجي و به طور كلي كشورهاي غربي با تمام قوا وارد صحنه شده و كوشيدند كه در انتخابات رياست جمهوري دهم كار نظام را يك سره نمايند و انقلاب مخملي را به ثمر برسانند. انقلاب مخملي در ايران مانند گرجستان و اوكراين دو مرحله داشت.
در مرحله اول (پيش از انتخابات) كارهاي ذيل صورت گرفت:
1- سياه نمايي و تخريب گسترده دولت، ماه ها قبل از برگزاري انتخابات.
2- طرح موضوع صيانت از آرا و ضرورت تضمين سلامت انتخابات به منظور ايجاد شبهه و فضاسازي براي بي اعتماد كردن مردم.
3- القاي پيروزي كانديداي مورد نظر قبل از برگزاري انتخابات و منوط ساختن آن با برگزاري انتخابات سالم.
4- استفاده از رنگ سبز و اعلام جنبشي به نام «موج سبز» كه در واقع همان نام ايراني انقلاب مخملي بود.
5- در سخنراني ها و مناظرات تلويزيوني، متهم كردن رئيس جمهور و كانديداي رقيب به دروغگويي، قانون گريزي و خرافه پرستي.
در مرحله دوم و پس از انتخابات كارهاي زير انجام شد:
1- بلافاصله بعد از انتخابات و قبل از شمارش آرا و اعلام نتايج، ميرحسين موسوي پيروز اعلام شد و قبل از همه خاتمي و علي لاريجاني به او تبريك گفتند. همان طوري كه اعلام پيروزي غيرقانوني و مغرضانه بود، اعلام تبريك نيز مغرضانه و غيرقانوني بود8.
2- با شمارش آرا و مشخص شدن كانديداي پيروز، كودتاچيان كه از قبل فضاسازي كرده بودند موج سنگيني از اعتراض ها را در خيابان هاي تهران سازمان دهي كردند و مسئله تقلب در انتخابات را مطرح كرده و خواستار ابطال آن شدند. همان طوري كه قبلا گفته شد در اين موج همه گروه ها و عناصر ضدانقلاب و تمام كساني كه منافع شخصي خود را در خطر مي ديدند دست در دست هم دادند تا حاكميت را مجبور به عقب نشيني نموده و خواسته هاي خود را تحميل كنند. اما اين غائله با وجودي كه ابعاد وسيع داخلي و خارجي داشته و خسارات سنگين مادي و معنوي به وجود آورد، نتوانست حاكميت اسلامي ايران را از پا درآورد. كودتاي مخملي يا موج سبز در اين مرحله شكست خورد و ماهيت و چهره هاي گروه هاي اغتشاشگر براي عموم مردم روشن شد.

دلايل شكست كودتاي مخملي در ايران
سخن از شكست كودتاي مخملي در ايران به اين معنا نيست كه مسئله براندازي نظام در ايران منتفي شده و شكست خوردگان كاري انجام نمي دهند. تغيير رژيم در ايران هدف استراتژيك آمريكا در منطقه خاورميانه است. آمريكا نظام ايران را رقيب نظام ليبرال دموكراسي غربي و ريشه آسيب پذيري خود در خاورميانه ارزيابي مي كند. بنابراين، تا زماني كه ماهيت نظام ايران تغيير نكند آمريكا از تلاش خود براي ضربه زدن به ايران دست نخواهد كشيد. شكست كودتاي مخملي تنها در اين مرحله مطرح است و آينده را تضمين نمي كند.
و اما دلايل شكست كودتاي مخملي در اين مرحله را مي توان چنين برشمرد:
1- ناسازگاري كودتاي مخملي با ساختار سياسي و اجتماعي ايران
عدم مقبوليت نظام حاكم، اقتدارگرايي حاكمان، شكاف اجتماعي، بحران هويت، نبود دموكراسي و توانمندي انجوها و جنبش دانشجويي وابسته به خارج، از جمله عواملي هستند كه در كودتاهاي مخملي در كشورهاي پساكمونيستي چون گرجستان و اكراين بسترساز انقلاب هاي مخملي به شمار مي روند. اما اين عوامل در ايران كاملا متفاوت است. نظام ايران نظامي برخاسته از اراده مردم است كه از بدو تأسيس تاكنون اركان آن با دهها انتخابات پارلماني، رياست جمهوري، شوراي نگهبان قانون اساسي و شوراهاي شهر تثبيت شده است. مردم ايران بيش از سه دهه است كه دموكراسي را در منطقه تمرين كرده اند و شعار دموكراسي غربي براي اكثريت آنان جاذبه اي ندارد. همين برگزاري انتخابات متعدد نشان مي دهد كه نظام سياسي ايران آن طوري كه متهم مي كنند، اقتدارگرا نبوده و حاكمان اقتدارگرا نمي توانند خود را بر مردم تحميل كنند. درحالي كه مردم اروپاي شرقي، قفقاز و آسياي مركزي از چنين امتيازي برخوردار نبودند و نمي باشند و رهبران آن ها همان اقتدارگرايان دوران رژيم هاي كمونيستي و پساكمونيستي هستند.
در ايران به دليل داشتن تاريخ و تمدن كهن، فرهنگ پويا و نظام سياسي مستحكم مانند كشورهاي آسيب پذير تازه تأسيس، بحران هويت وجود ندارد و به همين دليل شكاف اجتماعي ميان گروه هاي سياسي، مذهبي و قومي نمي تواند نقش مؤثري در كودتاي مخملي داشته باشد. در ايران حكومت بر مبناي دين و فرهنگ مردم استوار بوده و ريشه در نهادهاي ديني و اجتماعي گسترده در سراسر اين كشور دارد. نهادهاي غيردولتي (انجوها) و جنبش هاي دانشجويي ناسازگار از چنان پايه اي مردمي برخوردار نيستند كه بتوانند يك نظام مردمي را از پا درآورند.
به ناسازگاري كودتاي مخملي با ساختار سياسي و حقوقي در ايران و نقش تعيين كننده حكمراني مذهبي در اين كشور كه مانع از رشد دموكراسي غربي و سكولاريسم مي شود سيد محمد خاتمي در گفتگو با جورج سوروس، طراح و مجري انقلاب مخملي در ايران و جهان اعتراف مي كند. جورج سوروس رئيس هيئت مديره موسسه جامعه باز(OSI) در مراسمي كه به مناسبت هشتمين سالگرد حوادث يازدهم سپتامبر شامگاه 11 سپتامبر 2009 در سالن اجتماعات هتل بين المللي ترامپ (Trump International Hotel) در نيويورك برگزار شد در جمع مديران و فعالان تعدادي از سازمان هاي غيردولتي آمريكا به اظهارات خاتمي در ديدار با خود اشاره كرد و گفت: خاتمي در اين جلسه به من گفت كه تعارض موجود بين ساختار حقيقي و ساختار حقوقي در ايران مهمترين مانع براي پيشرفت و توسعه روابط ايران با غرب است. سوروس افزود: خاتمي معتقد بود كه دموكراسي و رواداري دولت با ساختار كنوني يك حكومت مذهبي كه در رأس آن رهبر مذهبي حكمراني مي كند، به دست نخواهد آمد.
وي افزود: خاتمي انتخاب احمدي نژاد را حركتي در جهت تثبيت بيشتر قدرت رهبر مذهبي ايران ارزيابي كرد و معتقد بود كه در دوران احمدي نژاد جامعه مدني تحت فشارهاي بيشتري قرار گرفته است.
سوروس ادامه داد: خاتمي در اين جلسه به من گفت كه كليد قفل بسته شده سياست در ايران تنها و تنها فشارهاي اجتماعي و كمپين هاي وابسته به جنبش هاي دانشجويي، كارگري و زنان است كه بايد خواسته هاي گروهي و شعار تغيير را از درون دفاتر دربسته خود به سطح معابرعمومي منتقل كنند. وي اظهار داشت: خاتمي در اين ديدار كاملا در نقش رهبر مخالفين دولت در ايران صحبت مي كرد. 9
2- درايت رهبري
نظام ايران، نظامي مذهبي است كه در رأس آن ولي فقيه قرار دارد. ولي فقيه بصورت غيرمستقيم توسط مردم و مستقيم توسط خبرگان رهبري انتخاب مي شود اين سازوكار سبب شده است كه شخصيت والا، لايق و توانمندي در رأس نظام قرار بگيرد. در ايران هم شخص رهبري و هم جايگاه قانوني او از مشروعيت و قداست مردمي و ديني برخوردار است. به اين قدرت و مشروعيت رهبري آقاي خاتمي در صحبت هايش با سوروس آنجا كه مي گويد «دموكراسي و رواداري دولت با ساختار كنوني يك حكومت مذهبي كه در رأس آن رهبر مذهبي حكمراني مي كند، به دست نخواهد آمد» به شكل ديگري اعتراف مي نمايد. ولي فقيه كنوني شخصيت كم نظيري است كه در طي بيش از دو دهه ايران و انقلاب اسلامي را به بهترين وجه رهبري كرده و از گردنه هاي سختي عبور داده است. چگونگي برخورد رهبري با كودتاي مخملي و وضعيت دشواري كه به وجود آورده بودند يك بار ديگر عظمت و درايت اين مرد بزرگ را به نمايش گذاشت. در كشورهايي كه كودتاي مخملي پيروز شده است مردم از داشتن رهبر آگاه، آزاده و با درايت محروم بوده اند.
3- بيداري و وفاداري ملت ايران
ملت ايران علاوه بر سابقه تاريخي، در پرتو انقلاب اسلامي و به دوش كشيدن پرچم مقاومت و مبارزه با دشمنان داخلي و خارجي، در مقايسه با ساير ملت هاي منطقه از ميزان آگاهي بالايي برخوردار است. تشخيص ترفندها، حمايت از منافع ملي و پاسداري از آرمان هاي ديني از مهمترين خصوصيات ملت ايران در حال حاضر است كه آن را در زمان هاي مختلف به نمايش گذاشته است.
مهمتر از همه عشق به رهبري و وفاداري به آرمان هاي بنيانگذار جمهوري اسلامي اكثريت مردم ايران را به هم پيوند داده است.

1- گفتگوي سروش با ميشل هوبينك خبرنگار بخش عربي راديو جهاني هلند، اسفند.1386
2- هفته نامه آبان خرداد78
3- پرتو سخن، 18/9/81
4- روزنامه همشهري سه شنبه 25شهريور 1382- سال يازدهم شماره3168
5- پرتو سخن، 18/9/81، ص2
6- هفته نامه صبح صادق، شماره411
7-جواد وعيدي، نشريه معارف، شماره 26، خرداد 84
8- ايرنا، 21/5/88 و پايگاه خبري تحليلي فارو، 22/3/88
9- ايرنا، 30/6/1388

نويسنده:سيدمحمدباقر مصباح زاده

منبع : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8808160427

مديريت دانشگاه آزاد فعاليت‌ سازمان اسلامي دانشجويان را تعطيل كرد

در واكنش به نقد دانشگاه آزاد در ديدار با رهبري
مديريت دانشگاه آزاد فعاليت‌ سازمان اسلامي دانشجويان را تعطيل كرد

خبرگزاري فارس: مديريت دانشگاه آزاد در واكنش به انتقادهاي سيد مجتبي منتظري سخنگوي سازمان اسلامي دانشجويان ايران به مسائل مربوط به مديريت دانشگاه آزاد، تمامي فعاليت‌هاي اين اتحاديه دانشجويي را تعطيل كرد.


به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاري فارس، اميدوار مشاور سياسي عبدالله جاسبي رئيس دانشگاه‌ آزاد و نماينده وي در امور تشكل‌هاي اين دانشگاه در واكنش به انتقاداتي كه از سوي سيدمجتبي منتظري سخنگوي سازمان اسلامي دانشجويان ايران (سادا) نسبت به مسائل پيرامون مديريت دانشگاه آزاد در ديدار دانشجويان با مقام معظم رهبري در ضيافت افطار رمضان امسال انجام شد، كليه فعاليت‌هاي اين اتحاديه دانشجويي را با تعطيلي مواجه كرد.
مديريت دانشگاه آزاد همچنين در واكنش به انتقادات مطرح شده و در اقدامي عجيب از تمام اعضاي شوراي مركزي اين دانشگاه خلع يد كرده و قفل دفتر اين اتحاديه دانشجويي را تعويض كرده است.
بودجه مالي مصوب اين اتحاديه، اقدام خودسرانه جهت برگزاري انتخابات زودهنگام تشكل‌ها و همچنين حذف بسياري از تشكل‌هاي عضو اتحاديه از ليست عضويت در اين اتحاديه و ... از ديگر اقدامات مديريت دانشگاه آزاد در قبال انتقادات دانشجويان بوده است.
سيدمجتبي منتظري سخنگوي سازمان اسلامي دانشجويان ايران در ديدار امسال دانشجويان با مقام معظم رهبري در ضيافت افطار رمضان، با طرح انتقاداتي نسبت به مسائل موجود در پيرامون مديريت دانشگاه آزاد اين موضوع را موجب لطمه ديدن مدارك دانشجويان اين دانشگاه عنوان كرده بود.
به گزارش خبرگزاري فارس، مجتبي منتظري سخنگوي سازمان اسلامي دانشجويان ايران(سادا) كه به عنوان نماينده اين تشكل‌ دانشجويي دانشگاه آزاد در مراسم ديدار جمعي از دانشجويان با رهبر معظم انقلاب سخن مي‌گفت، به انتخابات 22 خرداد و حوادث پس از آن اشاره داشت، اين انتخابات را در نوع خود بي‌بدليل‌ترين حركت جمهوريت و مشاركت مردمي در جهان ناميد كه مي‌رفت جمهوري اسلامي را بر قله‌هاي عزت و اقتدار قرار دهد و افزود: اما عدم بصيريت و كوته‌بيني عده‌اي از خواص، چالش‌هاي فراواني را فرا‌سوي جمهوري اسلامي پديدار نمود و متاسفانه عده‌اي بدون در نظر گرفتن مصالح نظام و انقلاب آب به آسياب دشمن ريختند و اقدام به بيعت‌شكني با امام(ره) و شهيدان كردند و تحت تاثير تفرقه افكني‌هاي دشمن قرار گرفته و به بيان ساده‌تر سنگ به بام خودي پرتاب كردند و اگر هوشياري و در صحنه بودن ملت فهيم ايران اسلامي و تدبير حكيمانه حضرتعالي نبود هيچ تضميني وجود نداشت كه سرنوشت ما بهتر از سرنوشت كشورهاي همجوار‌مان مي‌شد و لذا انتظار سازمان اسلامي دانشجويان ايران(سادا) برخورد با عاملان حوادث اخير است تا انقلاب اسلامي به سوي اهداف عاليه خودش كه همانا بستر‌سازي ظهور امام عصر (عج) است، پرشتاب‌تر از پيش حركت كند.
سخنگوي سازمان اسلامي دانشجويان ايران(سادا) در ادامه تاكيد كرد: اينجانب تنها نفري هستم كه از دانشگاه آزاد صحبت مي كنم و بايد توجه داشت كه 56 درصدد از دانشجويان كل كشور، دانشجوي دانشگاه آزاد هستند.
وي با تاكيد بر اينكه بحث مديريتي دانشگاه آزاد اسلامي به يك جنجال و بحث سياسي تبديل شده است كه فارغ از مسائل نفي يا اثباتي مسئله و بحث، اعتبار، حيثيت و آبروي دانشجوي دانشگاه آزاد مورد لطمه قرار گرفته است تصريح كرد: انتظار داريم 56 درصد دانشجويان كل كشور را مورد حمايت قرار دهيد.
اين فعال دانشجويي در پايان گفت: دانشگاه آزاد در ربع قرن فعاليت و تلاش خود همراه با جريان علمي كشور، خدمات بسياري را به كشور كرده است و ما به عنوان دانشجوي دانشگاه آزاد وضعيت موجود را به صلاح اين دانشگاه نمي‌دانيم و خواهان تغيير و تحولات جهت رشد و پويايي مجموعه دانشگاه آزاد هستيم و انشا‌الله كه اين تحولات باعث رشد و بالندگي بيشتر در راستاي آرمان‌هاي انقلاب و نظام باشد.

منبع : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8808160230

بدون شرح

 

           بدون شرح

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=38514

بازداشت آقازاد وهابي با دختري نامحرم

بازداشت آقازاد وهابي با دختري نامحرم

نيروهاي امنيت جاده در عربستان سعودي روز گذشته پس از مشكوك شدن به يك پسر و دختر جوان در خودرويي در يكي از جاده هاي استان "ليث"، دستور توقف صادر كردند اما گويا پسر جواني كه در حال رانندگي بود، از ترس بازداشت شدن، به دستور اين نيروها توجه نكرده و تلاش كرد فرار كند اما در نهايت به دام افتاد.

به گزارش شيعه آنلاين، سخنگوي نيروهاي امنيت جاده عربستان پس از اعلام اين خبر افزود: پس از اينكه جوان تلاش كرد سرعت خودرو را بالا برده و فرار كند، نيروهاي امنيت جاده او را دنبال كردند. خودروي اين جوان پس از برخورد با موانع جاده اي، در نهايت چپ كرد و هر دو جوان كه حدود 17 سال سن دارند، از هوش رفتند.


پس از حضور والدين دو جوان، مشخص شد كه پدر اين پسر جوان يكي از اعضاي ارشد "هيئت امر به معروف و نهي از منكر" در استان "ليث" است. بعد از مشخص شدن اين مسأله و به بار آمدن اين رسوايي، اين عضو "هيئت امر به معروف" تلاش كرد فرزند خود را تبرئه كند و نيروهاي امنيت جاده را عامل اصلي وقوع اين حادثه و چپ شدن خودرو معرفي كرد.


                                          


پدر اين آقازاده بدون بيان علت حضور فرزند با آن دختر جوان در خودرو، گفت: اگر نيروهاي امنيت جاده با اين سرعت خودروي فرزندم را دنبال نمي كردند، هيچ گاه اين حادثه رخ نمي داد. من حق فرزندم را از آنان خواهم گرفت.


پس از انجام بازجويي هاي اوليه، پرونده آنان تحت عنوان "رابطه نامشروع" به دادگاه فرستاده شد تا مراحل قانوني خود را طي كند.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7837&cat=1

همصدايي افراطيون داخل با عبدالمالك ريگي

             همصدايي افراطيون داخل با عبدالمالك ريگي

در پي حمله تروريستي گروهك خبيث جندالشيطان به همايش وحدت ميام اقوام شيعه و سني و شهادت بيش از 50 نفر از هموطنانمان، تلاش كرديم ضمن تقبيح اين حركت ناجوانمردانه، از بعدي منطقه اي اين موضوع را تحليل كنيم.

به گزارش شيعه آنلاين به نقل از قائم نيوز، چند روز پيش مطلبي را تحت عنوان "ترس عبدالحميد از مسلح شدن قبايل بلوچ" در همين پايگاه خبري خوانديد. مولوي عبدالحميد در آن سخنان كه به نقل از "سلام" آمده بود، تلويحا مخالفت خود را با طرح بومي كردن مبارزه در جنوب شرق كشور اعلام كرد و با طرح اين مباحث، همصدايي خود را با "مالك ريگي" رهبر گروهك تروريستي جندالشيطان را نشان داد. اين حادثه تروريستي از آنجا بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد كه "مولوي عبدالحميد" از رفتن به همايش وحدت ميان اقوام بلوچ كه به همت سردار بزرگ سپاه، شهيد شوشتري فرمانده قرارگاه قدس، ترتيب داده شده بود، امتناع ورزيد. اين حركت "مولوي" از دو جهت مورد بحث است:


1) با توجه به اينكه اين همايش در جهت وحدت ميان شيعه و سني و مبارزه با فقر و توسعه اقتصادي در منطقه برگزار شده بود، چرا مولوي اول اهل تسنن نبايد در آن حضور داشته باشد؟! آيا او به دنبال چيزي غير از وحدت است؟!


2) يا اينكه حضور نداشتن "مولوي عبدالحميد" خود چراغ سبزي به "مالك ريگي" بود تا دست به اين جنايت هولناك بزند.


با توجه به اين حادثه تروريستي ديگر هيچ جاي مماشات با اين قوم الظالمين نمي ماند. اين پايگاه خبري بزودي با افشاي دست‌هاي پشت پرده و نفوذ وهابيون به مسجد مكي، بعد ديگري از جنايات اين مدعيان دروغين اسلام را برملا مي سازد.


اين پايگاه خبري ضمن محكوم كردن حادثه اخير، مراتب انزجار خود را اعلام مي دارد و شهادت سرداران بزرگ سپاه و بزرگان قبايل بلوچ و تني چند از هموطنان را به محضر مقدس امام عصر(عجل الله تعالي فرجه) و خانواده داغديدگان تبريك و تسليت عرض مي نمايد.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7856&cat=1

ساخت فیلمی از رمان "سلمان رشدی"

ساخت فیلمی از رمان "سلمان رشدی"

رمان "بچه های نیمه شب" یکی از آثار «سلمان رشدی» نویسنده مرتد کتاب "آیات شیطانی" است. حاصل فیلم‌نامه‌ای از اين كتاب، و كارگرداني كارگردان سرشناس هندي «دیپا مهتا»، قرار است به فيلمي تبديل شود كه ساخت آن در آينده‌اي نزديك آغاز خواهد شد.

به گزارش شيعه آنلاين، فیلمبرداری این فيلم قرار است از سال 2010 میلادی آغاز شود و "سلمان رشدی" خود یکی از تهیه کنندگان آن است. رمان "بچه های نیمه شب" یکی از کتاب‌هایی است که تاکنون دو بار برنده جایزه بوکر شده و در تعدادی از دانشگاه های ادبیات آمریکا و انگلیس جزء مواد درسی است.


این رمان، داستان تولد «سلیم سینایی» است که درست در نیمه شب 15 آگوست سال 1947 ميلادي و همزمان با روز استقلال هند متولد شده است.


این رمان 650 صفحه‌ای، ترکیبی از رخدادهای تاریخی، فانتزی و خیالات است و گروهی از نویسندگان و منتقدان ادبی و سینمایی معتقدند تبدیل کردن آن به فیلم کار آسانی نیست.


شايان ذكر است چهارمین اثر "سلمان رشدي" كتاب "آیات شیطانی" بود كه اعتراضاتی را در کشورهای مختلف اسلامی به ويژه جمهوري اسلامي ايران برانگیخت. مدتي پس از انتشار اين كتاب توهين آميز، فتوايی از سوي امام خميني(ره)، بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی مبنی بر ضرورت کشتن وی صادر شد و در پي آن باعث شد تا "سلمان رشدی" سالیان درازی به زندگی مخفیانه روی آورد و تنها در مناسبت‌های خاص در انظار ظاهر شود.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7884&cat=1

ترور نافرجام يك امام جماعت در تهران

ترور نافرجام يك امام جماعت در تهران

يك منبع آگاه خبر داد كه فردي ناشناس روز گذشته هنگام نماز جماعت مغرب و عشاء، در مسجد شهيد بهشتي در خيابان دهم فروردين تهران حضور يافته و هنگام نماز قصد چاقو زدن به حجةالإسلام و المسلمين مقدسي، امام جماعت اين مسجد را داشته است.

اين منبع آگاه پس از اعلام اين خبر، به خبرنگار "شيعه آنلاين" گفت: بحمدالله پيش از اينكه اين فرد ناشناس موفق شود حجةالإسلام و المسلمين مقدسي را مورد حمله قرار دهد، يكي از نمازگزاران نماز خود را شكسته و خود را بر روي اين امام جماعت انداخت تا مانع از آسيب رسيدن به وي شود. اين اقدام موجب زخمي شدن سر و دست اين نمازگزار فداكار شد.


وي در ادامه افزود: پس از اين حادثه بلافاصله نماز جماعت بر هم ريخته و تعدادي از نمازگزاران آن فرد ناشناس را دستگير كرده و مورد ضرب و شتم شديد قرار دادند به طوريكه او نيز مانند نمازگزار زخمي شده، راهي بيمارستان شد.


اين منبع آگاه در همچنين گفت: تحقيقات نيروهاي جنايي و آگاهي همچنان ادامه دارد اما تا بدين لحظه عامل پشت پرده و هدف اصلي اين اقدام مشخص نيست، تنها برخي حدس و گمان‌هاي موجود حاكي از آن دارد كه پيروان فرقه ضاله بهائيت پشت پرده اين حادثه باشند زيرا طي ماه مبارك رمضان، حدود 15 شب جلسات آشنايي با انحرافات فرقه بهائيت در اين مسجد برگزار مي شد.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7896&cat=1

تندروي‌ها زمينه‌ساز شكست اصلاحات شد

كولايي در گفت‌وگو با فارس:
                     تندروي‌ها زمينه‌ساز شكست اصلاحات شد

خبرگزاري فارس: الهه كولايي گفت: خاتمي در دوره اصلاحات بارها به طرفداران خود تذكر داده بود كه از تندروي پرهيز كرده و جوزده نشوند اما ما جوزده شديم.


الهه كولايي در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري فارس در شانزدهمين نمايشگاه بين‌المللي مطبوعات و خبرگزاري‌ها با بيان اين مطلب، اين تندروي‌ها را از عوامل شكست اصلاحات در سال 84 عنوان و خاطرنشان كرد: فقدان برنامه براي تشكيل احزاب موثر با تعاريف بين‌المللي نيز باعث شد تا اصلاح‌طلبان مرتكب اشتباهات فراواني شوند.
اين استاد دانشگاه در ادامه بيان داشت: ما نسبت به هاشمي رفسنجاني نيز زماني او را عاليجناب سرخپوش ناميديم و زماني ديگر از تمام مردم خواستيم تا به او راي دهند، يك بار مي‌گوييم او بدترين آدم است و يك بار ديگر مي‌گوييم او بهترين فرد است. اين موضوعات به دليل فقدان برنامه‌ريزي است.
نماينده سابق مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي نبود احزاب و نهادهاي مناسب براي تحليل شرايط و برنامه‌ريزي جهت فعاليت‌‌هاي سياسي و فرهنگي را از آفت‌هاي فضاي سياسي كشور در دوران‌هاي مختلف سياسي خواند و تاكيد كرد: ما بايد بذري را بكاريم تا انتظار رويش نهال داشته باشيم.

منبع : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8807300749

گروه برانداز‌ چهار لشگر ‌را براي اغتشاش سازماندهي كرده بودند

ناگفته‌هاي سردار فضلي از حوادث پس از انتخا‌بات:
      گروه برانداز‌ چهار لشگر ‌را براي اغتشاش سازماندهي كرده بودند

خبرگزاري فارس: فرمانده سپاه سيدالشهداي استان تهران گفت: گروه برانداز‌ چهار لشگر ‌را براي اغتشاش سازماندهي كرده بودند.


به گزارش خبرگزاري فارس از تويسركان، سردار علي فضلي جمعه شب در يادواره سرداران و 72 شهيد شهر تويسركان با اشاره به حادثه تروريستي سيستان و بلوچستان اظهار داشت: آوازه‌ سردار شوشتري در دفاع مقدس، در دفاع از ولايت و دين زبانزد همه بود.
وي افزود: استكبار جهاني براي مقابله با كشورها به چهار محور جنگ سخت، جنگ نيمه‌سخت امنيتي و جنگ نرم روي مي‌آورد كه در ارتباط با جمهوري اسلامي جنگ نرم را در دستور كار خود قرار داده و البته رهبري نيز با درايت و تيزبيني خود از سال‌ها قبل اين هشدار را داده بودند.
فرمانده سپاه سيدالشهدا (ع) بيان داشت: حركت جنگ نرم دشمن از اسفند ماه سال قبل و پيش از برگزاري انتخابات خود را نشان داد و قدم به قدم توسط دشمنان خارجي و داخلي حركت خود را آغاز كردند كه تخلف بزرگي در راه است و يا اينكه دولت دروغگو است و اين مسئله را آن قدر تكرار كردند تا مردم را با خود همراه كنند.
وي تصريح كرد: گروه براندازي چهار لشگر انساني را سازماندهي كرده بود و چندين كارگروه ورزشي، سياسي، اقتصادي، امنيتي، فرهنگي و 20 كميته شامل كميته‌هاي دانش‌آموزي، دانشجويي، زنان، فرهنگيان، كارمندان، كشاورزان و اقشار مختلف براي انجام هدف تشكيل شد و قرار شد هر كانديدايي كه از سوي اصولگرايان وارد عرصه انتخابات شد عقبه او هدف قرار گيرد تا فقط كانديداي مورد نظر آنان رأي آورد و اگر اين گونه نشد ساز ابطال را سر بدهند كه در همين راستا آتش فتنه را روشن كردند.
فضلي اضافه كرد: هنوز نتايج انتخابات اعلام نشده بود كه ميرحسين موسوي طي مصاحبه‌اي اعلام مي‌كند كه برابر اطلاعات واصله، با فاصله بسيار از رقيب برنده شده و بعد از اعلام فتنه رفته رفته از صبح شنبه تجمع‌ها و تخريب اموال عمومي آغاز شد.
وي ادامه داد: اين اتفاقات در تهران و 11 شهر كشور آغاز شد و حضور عناصر مشكوك و تيراندازي‌هاي مشكوك به افراد و حمله به سه مركز پايگاه مقداد سپاه حوزه كارگري و حوزه 124 و حاصل اين مشكلات چندين روز درگيري در 180 نقطه تهران بود.
فرمانده سپاه تهران با بيان اينكه هدف اصلي براندازي نرم در ايران حذف رهبري بود، گفت: سران فتنه عليرغم مسائل مطرح شده در نماز جمعه 29 خرداد توسط رهبر معظم انقلاب دست از خيانت و فتنه برنداشتند و حادثه 30 خرداد را در تهران رقم زدند و در 180 نقطه تهران درگيري صورت گرفت كه با دستگيري عناصر فتنه درگيري‌ها كاهش يافت اما قطع نشد كه در مرحله دوم با دستگيري سران فتنه آرامش بر تهران حاكم شد.

منبع : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8808020101

كروبي با شعار مرگ بر منافق بدرقه شد

              كروبي با شعار مرگ بر منافق بدرقه شد
خبرگزاري فارس: مهدي كروبي كانديداي شكست خورده انتخابات رياست جمهوري هنگام ورود به نمايشگاه مطبوعات در جمع تعدادي از هواداران خود قرار گرفت اما پس از مدت كوتاهي مردم با شعار مرگ بر منافق و شعارهايي از اين قبيل او را وادار به خروج از نمايشگاه كردند. تصاوير حاكي از به كارگيري سلاح براي پراكنده ساختن مردم توسط محافظان كروبي است.