طرح فرمانده سپاه ايران براي تقسيم يمن!

ادعاي عجيب مقامات يمني؛
طرح فرمانده سپاه ايران براي تقسيم يمن!

دولتمردان يمني كه بيش از دو ماه است درگير نبرد با مبارزان حوثي در مناطق شمالي كشورشان هستند، در جديدترين اتهامات ساختگي خود عليه جمهوري اسلامي ايران، فرمانده سپاه پاسداران كشورمان را به طراحي و تلاش براي تقسيم و تكه تكه كردن يمن متهم كردند.

به گزارش شيعه آنلاين، در ادعاي جديد دولت يمن اعلام شد كه پس از كشف يك مخفيگاه متعلق به مبارزان شيعي حوثي و بازداشت تعدادي از نيروهاي اين گروه، مداركي در اين مخفيگاه پيدا شد كه بر اساس آن سردار "عزيز جعفري"‌ فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران، طرحي به نام "يمن خوش بخت" آماده كرده كه بر اساس آن يمن به سه تكه تقسيم خواهد شد.


مقامات يمني در ادامه دروغ پردازي هاي خود افزودند: بر اساس اين طرح كه ايران براي آن بيش از چهار ميليون دلار هزينه در نظر گرفته و پرداخت كرده،‌ قرار است يمن به سه تكه تقسيم شود. بخش شمالي اين كشور زير سلطه حوثي‌ها كه شيعه هستند باشد و بخش جنوبي به جدايي طلبان برسد و بخش مركزي در دست دولت فعلي باقي بماند.


دولتمردان يمني با هدف اثبات ادعاهاي ساختگي خود، در ادامه افزودند:‌ نيروهاي پليس دريايي يمن چند روز پيش موفق شدند يك كشتي حامل سلاح كه از ايران به مرزهاي يمني نزديك مي شد را شناسايي و توقيف كند. محموله اين كشتي قرار بود به نيروهاي حوثي برسد تا عليه دولت مركزي مورد استفاده قرار گيرد.


شايان ذكر است اين ادعاي يمن در حالي مطرح مي شود كه كارشناسان مسائل نظامي جهان عرب معتقدند يمن كه در شهرها و نقاط مختلف آن بيش از 18 بازار سلاح وجود دارد، اصلا نيازي به وارد كردن سلاح به اين كشور نيست. اين كارشناسان نظامي، يمن را بزرگترين انبار سلاح هاي سبك در خاورميانه مي دانند. يمن همچنين بعد از ايالات متحده آمريكا، دومين كشور جهان است كه داراي بيشتر مقدار سلاح هاي سبك را در خود جاي داده است.


از سوي ديگر روز گذشته در خبري اعلام شده كه بیمارستان ایراني در شهر صنعا، به وسیله نیروهای امنیتی یمن، مهر و موم شده و آنها ادعا كرده‌اند كه به خاطر جمع آوری اطلاعات! و كمك‌های مالی به حوثي‌ها در این بیمارستان، دستور بستن این بیمارستان را داده اند! اما سفارت جمهوري اسلامي ايران در صنعا اعلام كرد كه علت بستن اين بيمارستان عدم پرداخت دو سال اجراه آن، به مبلغ 28 ميليون دلار، بوده است.


در همين راستا برخي اخبار حاكي از آن است كه "منوچهر متكي"‌ وزير امور خارجه كشورمان قرار است اوايل هفته آينده به "صنعاء" پايتخت يمن سفر كند تا در اين مورد با مقامات اين كشور ديدار و گفتگويي انجام دهد.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7750&cat=1

دفاع نخست وزير تركيه از ايران و تشيع

دفاع نخست وزير تركيه از ايران و تشيع

"رجب طيب اردوغان" نخست وزير تركيه طي اظهاراتي اعلام كرد كه لغو مانور نظامي و هوايي مشترك تركيه و رژيم صهيونيستي كه قرار بود 12 اكتبر برگزار شود، به دليل نارضايتي مردم تركيه از آن، لغو شد زيرا شهروندان تركي در پي جنايات ارتش صهيونيستي در جنگ 22 روزه عليه غزه، به شدت از اين رژيم خشمگين هستند.

به گزارش شيعه آنلاين، "رجب طيب اردوغان" در ادامه اظهارات خود افزود: حساسيت بسيار زيادي در مورد اين مانور نظامي در منطقه به وجود آمده بود، از همين رو كابينه ما بايد در اين مورد تصميم درستي مي گرفت و نسبت به نارضايتي شهروندان تركي در اين مورد، موضعي درست اتخاذ مي كرد از همين رو تصميم گرفتيم برگزاري اين مانور مشترك را لغو كنيم.


نخست وزير تركيه در ادامه درباره برخي شايعاتي كه در مورد خطر جمهوري اسلامي ايران در منطقه در برخي رسانه ها مطرح مي شود، گفت: روابط ايران و تركيه بسيار تاريخي و در سطحي خود است و روابط دو كشور به معاهده "قصر شيرين" كه در سال 1926 ميلادي ميان دو كشور امضا شد، برمي گردد. نگاه ايران و تركيه به يكديگر هيچ مشكلي ندارد زيرا روابطمان استراتي‍ژي و عميق است.


اما در مورد موضع دولت تركيه نسبت به برنامه هسته اي كشورمان،‌ اردوغان گفت: تركيه مي خواهد كه نه تنها خاورميانه بلكه تمام جهان خالي از سلاح هاي هسته اي باشد و ايران هم بارها و بارها تأكيد كرده كه به هيچ وجه به دنبال دستيابي به بمب هسته اي نيست و تنها به دنبال انرژي هسته اي است. به نظر ما هيچ كسي نمي تواند ثابت كند كه ايران به دنبال بمب هسته اي است. آنچه كه مرا ناراحت مي كند اين است كه همه درباره ايران هسته اي حرف مي زنند اما هيچ كس به "اسرائيل هسته اي"‌ كاري ندارد. اگر ابرقدرت هاي جهان در اين مورد عدالتي ندارند، اين حق را ندارند كه از ديگران هم بخواهند كه در اين مورد بي عدالت باشند.


"رجب طيب اردوغان"‌ در ادامه در مورد اخباري درباره تشكيل جبهه اي سني عليه نفوذ شيعي گفت: اين خبر به هيچ وجه درست نيست زيرا تركيه كشوري دمكراتيك و سكولار است و هيچ فرقي ميان شهروندان خود نمي گذارد و هيچ تفاوتي ميان شيعه و سني قائل نمي شود. ما همه را به چشم مسلمان مي بينيم. ما اميدواريم كه ديگر كشورهاي منطقه نيز مانند ما ويزا بين خود و ايران را لغو كنند تا ارتباط ميان آنان عميق تر شود.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7775&cat=1

خسارت عربستان به دليل كاهش حجاج

خسارت عربستان به دليل كاهش حجاج

یکی از مقامات ارشد عربستان طي اظهاراتي اعلام كرد كه انتظار می‌رود بخش حج و عمره با خسارت‌هایی روبرو شود که در طول ۵۰ سال گذشته بی‌سابقه بوده و این بحران تنها منحصر به امسال نخواهد بود بلکه حداقل تا ۳ سال ادامه خواهد داشت.

به گزارش شيعه آنلاين، "عبدالغنی انصاری" عضو هیات گردشگری در اتاق بازرگاني عربستان سعودی طي اظهاراتي به خبرنگاران گفت: خسارت‌های اجمالی در صورت عدم تحولات مثبت در عرض ۳۰ روز آینده، منجر به ۳ میلیارد ریال (800 میلیون دلار) خواهد شد.


"عبدالغني انصاري" در ادامه اظهارات خود به این مطلب اشاره کرد که امسال و تنها طي چند ماه اخير، نیمی از هتل‌هاي عربستان به ويژه در شهرهاي مكه مكرمه و مدينه منوره اعلام ورشکستگی کرده‌اند.


عضو هيأت گردشگري در اتاق بازرگاني عربستان در ادامه هشدار داد که این نتیجه باعث اخراج بسیاری از شهروندان و ضعف کلی اقتصادی در دو شهر مهم عربستان سعودي یعنی مکه و مدینه خواهد ‌شد.


وي در اين باره گفت: به دليل كاهش شديد و بي‌سابقه حجاج، بسیاری از شرکت‌ها، دو قسط آخر اتاق‌هایی که برای زمان حج خریده‌اند را پرداخت نکرده‌‎اند. علت اصلي كاهش اين تعداد حجاج، انتشار گسترده ويروس آنفولانزاي خوكي در عربستان است.


گفتني است به رغم تمام تدابيري كه مسئولان بهداشتي عربستان سعودي براي جلوگيري از انتشار و گسترش ویروس آنفلونزای خوكي در پيش گرفته‌اند، اما به نظر مي‌رسد در موسم حج امسال تعداد حجاج به شدت كم باشد.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7770&cat=1

ضرر ماهواره‌ها بيشتر از پارازيت‌هاي ماهواره‌اي است

نماينده مردم مشهد در مجلس در گفتگو با فارس:
 
ضرر ماهواره‌ها بيشتر از پارازيت‌هاي ماهواره‌اي است

خبرگزاري فارس: عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس گفت: مدعيان نگراني از تاثيرات پارازيت‌‌‌هاي ماهواره‌اي بايد نگران ايجاد ميدان مغناطيسي توسط ماهواره‌هاي جاسوسي و ماهواره‌هاي دشمن باشند نه سيستمي كه سعي در خنثي سازي ماهواره‌هاي دشمن دارد تا توان فركانس آنها را كاهش دهد.


امير حسين قاضي زاده هاشمي نماينده مردم مشهد در مجلس شوراي اسلامي و عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس در خصوص ادعاي برخي رسانه‌هاي موسوم به دوم خردادي مبني بر ايجاد صدمه امواج و پارايزيت‌هايي توسط سيستم هاي سايبري كشور در جهت خنثي سازي ماهواره‌هاي خارجي به بدن انسان، گفت: امروزه متاسفانه مانوري به اين شكل راه اندازي شده اما بايد توجه داشت در خصوص نوع ضرر امواج راديويي و ماهواره‌اي به بدن انسان مطالعه بسياري در دنيا صورت گرفته و در خصوص نزديك بودن بدن انسان به ميادين مغناطيسي دكل‌هاي برق بعضي از بيماري‌ها به اثبات رسيده است و درباره ضرر ساير امواج به بدن ارتباطي پيدا شده اما سنديت علمي در اين خصوص تاكنون يافت نشده است.
وي افزود: هنوز قطعيت اثرگذاري اين امواج بر برخي از نقاط بدن به طور مثال ايجاد تومور مغزي يا سقط جنين به صورت مشخص روشن نيست.
قاضي زاده با تاكيد بر اينكه در محيط زيست از فركانس‌هاي راديويي و تلويزيوني گرفته تا امواج تلفن‌هاي همراه وجود دارد خاطر نشان كرد: در حال حاضر حجم توان امواجي كه توسط ماهواره‌هاي خارجي به داخل كشور ارسال مي‌شود بسيار بالا است.
نماينده مردم مشهد در مجلس در ادامه تاكيد كرد: در اين بين ماهواره‌هاي جاسوسي به علت اينكه مي‌خواهند قدرت نفوذ بسياري در كشورهاي هدف و از جمله ايران داشته باشند طوري برنامه ريزي شده‌اند كه حتي امواج آنها از ديوارهاي بتني نيز عبور كنند لذا برنامه ريزان اين ماهواره‌هاي جاسوسي مجبور هستند توان فراكانس اين ماهواره ها را افزايش دهند و به عنوان مثال امواج اين ماهواره‌هاي جاسوسي به شكلي برنامه ريزي شده تا بتوانند از ديوار بتني 5 متري نيز عبور كنند و از آن سوي ديوار اطلاعات لازم را دريافت كنند.
وي افزود: اين ماهواره هاي جاسوسي به مراتب توان مغناطيسي خيلي بيشتر از دكل‌هاي نصب شده جهت ايجاد پارازيت در ماهواره‌هاي ايجاد مي‌كنند و تجهيزات سايبري كشور براي خنثي سازي اين ماهواره‌ها از فركانس و امواج هم جهت استفاده مي‌كنند.
عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس تصريح كرد: اگر قرار است كسي غصه سلامت مردم را بخورد بايد در ابتدا نگران ايجاد ميدان مغناطيسي توسط ماهواره‌هاي جاسوسي و ماهواره‌هاي دشمن باشد نه سيستمي كه سعي در خنثي سازي ماهواره‌هاي دشمن دارد تا توان فركانس آنها را بگيرد.
وي با اشاره به اينكه بيگانگان با حجم بالا و ايجاد فركانس‌هاي فراوان در حال پخش برنامه هاي حمايتي خود از طريق ماهواره ها هستند اظهار داشت: به نظر مي‌رسد بخشي از اين موضوع سياسي است و افرادي در خصوص خنثي كردن فركانس‌هاي ماهواره‌هاي دشمن و ضد نظام اسلامي ناراحت هستند. اما بايد توجه داشت سال‌ها اين دشمنان براي ايرانيان داخل كشور برنامه پخش مي‌كنند و ماهواره‌هاي جاسوسي آنها از بالاي سر ما عبور مي‌كنند و براي اينكه از گوشه و كنار ايران نقشه برداري كنند با توان بالا امواج متصاعد مي‌كنند.
اين نماينده مجلس با اشاره به اينكه اگر قرار است به اين موضوع رسيدگي شود بايد به همه جوانب اين بحث پرداخته شود، تاكيد كرد: اين موضوع در مجلس شوراي اسلامي مطرح شده و كميسيون بهداشت و درمان مجلس كه مدافع سلامت مردم جامعه است اين موضوع را پيگيري مي‌كند. اما رسانه هاي خارجي و معاند قصد دارند اين موضوع را سياسي جلوه دهند.
قاضي زاده افزود: تمامي وسائل ارتباطي كه در جهان استفاده مي‌شوند به محيط زيست ضرر مي‌رسانند. اما ضرر ايجاد اين پارازيت‌ها در حد بزرگ نمايي كه رسانه‌هاي خارجي مي‌كنند نيست و اگر هم باشد اصل ضرر مربوط به ماهواره‌هاي است كه امواج را از خارج كشور به داخل ارسال مي‌كنند و سعي مي‌كنند براي اينكه حجم دسترسي را بالا ببرند از سيستم هاي قوي تري نيز استفاده كنند.
وي در پايان خاطر نشان كرد: امواجي كه توسط سيستم سايبري كشور جهت خنثي سازي امواج ماهواره هاي خارجي استفاده مي‌شود. ضرر ارسال امواج ماهواره‌هاي خارجي را تا حد قابل قبولي كاهش مي‌دهد.

منبع : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8807240332

تمام مشخصه‌هاي كودتاي مخملي در ايران به كار گرفته شد

تبيين "جنگ نرم " در گفتگوي تفصيلي فارس با سيدنظام‌الدين موسوي؛
تمام مشخصه‌هاي كودتاي مخملي در ايران به كار گرفته شد

خبرگزاري فارس: مديرمسئول روزنامه جوان گفت: تمام شاخصه‌‌هاي كودتاي مخملين اعم از نماد رنگ، شبكه‌‌سازي اجتماعي، پوشش رسانه‌هاي غربي، توطئه‌چيني براي دانشگاه و ... كه در كشورهايي نظير اوكراين و گرجستان وجود داشت را دشمنان در حوادث پس از انتخابات در ايران به‌كار گرفتند.


به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاري فارس، جمهوري اسلامي ايران امروز با جبهه جنگ عظيمي به نام "جنگ نرم " مواجه است و از اين جنگ نرم نيز بعنوان يك تهديد مهم عليه انقلاب ياد مي‌شود كه به مراتب از هر حوزه تهديد ديگري پيچيده‌تر، وسيع‌تر و خطرناك‌تر و مقابله با آن مستلزم ابزار خاص، دانش، درايت، هوشياري، معرفت، بينش و بصيرت است.
مسلماً نخبگان فكري و قشر دانشگاهي عهده‌دار نقش اصلي در ميدان مبارزه با جنگ نرم هستند؛ نقشي كه رهبر فرزانه انقلاب از آن به عنوان افسران و فرماندهان جنگ نرم ياد كردند. ايشان در ديدار با دانشجويان و نخبگان دانشگاهي دانشجويان را به عنوان "افسران جوان " جبهه مقابله جنگ نرم توصيف كردند و در ديدار با اساتيد دانشگاه‌ها نيز آنها را "فرماندهان اين جبهه " ناميدند‌.
از اين روي به منظور تبيين مشخصات جنگ نرم و راه‌هاي مقابله با دشمنان در اين جنگ به سراغ سيدنظام موسوي مديرمسئول روزنامه جوان و از كارشناسان مسائل سياسي رفتيم. آنچه در ذيل مي‌آيد متن گفتگوي خبرنگار فارس با سيدنظام موسوي است:

*فارس: آقاي موسوي! لطفاً در ابتداي مصاحبه به طور مختصر جنگ نرم را تعريف كنيد و درباره خاستگاه تاريخي آن در جهان و مراحل شكل‌گيري آن توضيح بفرمائيد.
- موسوي: جنگ نرم موضوعي است كه در هميشه تاريخ و در روابط بين دولت‌ها و ملت‌ها وجود داشته است. جنگ نرم در واقع عبارت است از نوعي از مواجهه براي مغلوب كردن يك كشور، جامعه و يا يك ملت كه در آن به جاي ابزار و سلاح فيزيكي از سلاح‌هاي رواني و تبليغاتي استفاده مي‌شود. يعني در جنگ سخت هدف تسخير سرزمين يك ملت و دولت با ضربه زدن به فضاي فيزيكي يك دولت يا كشور است، اما در جنگ نرم عموماً هدف تسخير قلوب، دل‌ها و تاثيرگذاري در روان انسان‌هاي يك جامعه و كشور است و ابزار آن هم بيشتر ابزار تبليغات يا عمليات رواني است. اگر بخواهيم اين تعريف را از جنگ نرم ارائه دهيم به طور طبيعي در تاريخ تمدن بشري هميشه با جنگ نرم مواجه بوده‌ايم و در جنگ‌هاي دنيا از زماني كه تمدن شكل گرفت تا الان، در كنار درگيري‌هاي نظامي و استفاده از سلاح‌هاي نظامي هميشه بحث عمليات رواني،‌ جنگ رواني و تاثيرگذاري رواني بر يك كشور يا يك دولت مدنظر بوده است.
من يك مثال كوچك عرض كنم، در قديم رسم بر اين بود كه اگر دو فرد يا دو جبهه در برابر هم قرار مي‌گرفتند در زماني كه جنگ تن به تن و جنگ شمشير مرسوم بود مخصوصاً در كشورهاي آسياي ميانه، موضوعي به نام رجزخواني مرسوم بود، يعني افراد موقعي كه مي‌خواستند با هم درگير شوند و جنگ تن به تن را شروع كنند قبل از آن يك نوع جنگ رواني انجام مي‌دادند. اين رجزخواني يك نوع جنگ رواني بود، به طوريكه فرد يك رزومه‌اي از خودش ارائه مي‌كرد تا به نوعي ترس را در دل رقيب ايجاد كند؛ يا انواع و اقسام حركت‌هايي كه به نوعي براي تبليغات رواني و تاثيرگذاري بر طرف مقابل صورت مي‌گرفت. اين هميشه در طول تاريخ وجود داشته است و در جبهه‌هاي رو در رو در كنار جنگ نظامي هميشه يك جنگ تبليغاتي و نرم وجود داشته است.

* فارس: چه عاملي باعث شده پس از طي قرن‌ها و با وجود اينكه سلاح‌هاي امروزي بسيار پيشرفته‌تر از سلاح‌هاي نظامي سابق هستند، به جاي استفاده از اين تسليحات مدرن و پيشرفته، "جنگ نرم " از سوي كشورهاي داراي مدرن‌ترين سلاح‌هاي جهان مورد استفاده قرار بگيرد؟

- موسوي:با گسترده شدن رسانه‌ها، ابزار و پيچيدگي فضاي تبادل اطلاعات و پيچيدگي رسانه‌ها، جنگ نرم يك پديده جديدي محسوب مي‌شود و يك شكل جديدي از جنگ است كه بسيار تاثيرگذارتر از جنگ نرم در دوره‌هاي گذشته است. در گذشته اگر يك كشور مي‌خواست بر يك كشور ديگر تاثير بگذارد، ولو اينكه عمليات رواني هم انجام دهد، در نهايت مجبور به جنگ نظامي مي‌شد، اما الان جنگ نرم به يك پديد‌ه‌اي اطلاق مي‌شود كه يك كشور بدون اينكه به جنگ نظامي با كشور ديگر ورود پيدا كند، مي‌تواند آن‌را دچار فروپاشي كند و بر آن كشور تاثير بگذارد و ذهن مردم آن كشور را تحت‌تأثير قرار دهد و با استفاده از ابزاري به نام رسانه و پيچيدگي‌هاي تبادل اطلاعات، اهداف نظامي و امنيتي خودش را بدون سلاح نظامي و امنيتي بكار ببرد.

* فارس: به نظر شما زمينه‌هاي اجراي جنگ نرم در ايران چه مواردي است؟
- موسوي: معتقدم كه نه در حال حاضر بلكه همواره در جمهوري اسلامي با موضوع جنگ نرم مواجه بوده‌ايم؛ يعني از آغاز پيروزي انقلاب اسلامي دشمنان ما مخصوصاً آمريكا و غرب هميشه در كنار تعرض‌هاي نظامي و اقتصادي خود يك جنگ نرمي را هم عليه جمهوري اسلامي آغاز كردند، يعني از فرداي پيروزي انقلاب اسلامي با اين پديده مواجه بوديم؛ در مقطعي اين جنگ نرم از طريق عمليات رواني، گروه‌هاي وابسته داخلي و البته مطبوعات و روزنامه‌هاي مختلف و سرپل‌هايي كه داخل كشور داشتند و عناصر ملي‌گرا، التقاطي، لائيك و... در كنار ترورهاي فيزيكي كه عليه انقلاب صورت مي‌گرفت، دنبال مي‌شد. در اول انقلاب با يك جبهه عظيمي مواجه بوديم كه در داخل كشور عليه جمهوري اسلامي تبليغات رواني انجام مي‌دادند، اما در مقطعي آنها سريعاً به سمت فاز نظامي و ترور فيزيكي و تحميل جنگ به ايران رفتند، چون ملت ايران در فضاي اول انقلاب يكپارچه بود و رهبري بلامنازع حضرت امام(ره) موجب مي‌شد كه دشمن از جنگ نرم نتواند استفاده زيادي كند، لذا سريعاً وارد فاز نظامي شدند كه نمونه بارز آن ترورها و بعد از آن تحميل جنگ 8 ساله به ايران بود.

* فارس: صحبت‌هاي مقام معظم رهبري درباره شبيخون فرهنگي كه به نوعي همان جنگ نرم بود، تقريبا به اوايل دهه 70 بازمي‌گردد. چه علتي موجب شد كه دشمن احساس كند از اين مقطع به بعد بايستي اين نوع جنگ را در برابر ايران به جاي جنگ نظامي و سخت پي بگيرد؟
- موسوي:خب، اينها در جنگ احساس كردند كه آن چيزي كه موجب پايداري مردم و استقامت آنها در برابر دشمن و دفاع از انقلاب مي‌شود، ايمان و اعتقاد مردم و باورشان نسبت به حكومت اسلامي و اصل ولايت فقيه است، لذا قصد كردند كه به نوعي به اين موارد آسيب بزنند و در همان آغاز دهه 70 از چند كانال سعي كردند كه اين فضا را پيش ببرند؛ يكي تهي كردن برخي از مسئولان از ارزش‌هاي انقلابي و گرايش دادن آنها به سمت ارزش‌هاي ليبرالي بود. همچنين يك فازي را در حوزه فرهنگ آغاز كردند كه شكل غيرسياسي و بيشتر فرهنگي داشت كه مقام معظم رهبري تحت عنوان تهاجم فرهنگي از آن ياد كردند. در آن موقع ما مواجه شديم با تعداد زيادي از نشرياتي كه اسماً غيرسياسي بودند، اما عمدتاً در قالب فرهنگ و هنري به دنبال تيشه زدن به ريشه اعتقادات بنيادين مردم بودند. اين حركت در آن زمان شروع شد و در مقطعي توانستند تاثيرگذار باشند. در زمان دوم خرداد يا حاكميت دوم خرداد اميدواري‌هاي زيادي براي دشمن بوجود آمد كه بتواند با استفاده از فضاي عمليات رواني و تبليغات رواني و تهاجم فرهنگي، فضا را به سمتي ببرند كه فروپاشي دروني در داخل كشور اتفاق بيفتد.

* فارس: علت اين اميدواري دشمن چه بود؟
- موسوي: يكي از دلايل اين بود كه برخي از عناصري كه در دوره دوم خرداد به درون حاكميت راه پيدا كرده بودند، كساني بودند كه بعضاً در گذشته سابقه انقلابي داشتند و يا حتي شعارهاي راديكال انقلابي مي‌دادند، اما به مرور زمان دچار استحاله سياسي و عقيدتي شده بودند و به سمت انگاره‌هاي ليبرالي تمايل پيدا كرده بودند. اين افراد در موقعيت دولت قرار گرفتند و يك سيگنال‌هايي به بيرون ارسال مي‌كردند مبني بر اينكه ما آماده‌آيم كه به نوعي كشور و جمهوري اسلامي را دچار استحاله كنيم. خوب اين فضا براي آمريكايي‌ها و غربي‌ها خوشايند بود و اين سيگنال‌ها را دريافت كردند و اميدوار شدند. شروع كردند و كمك كردند و از فضاي بيروني رسانه‌اي خودشان هم استفاده كردند تا به نوعي بتوانند كشور را با استفاده از ظرفيت‌ حضور اين عناصر در حاكميت دچار استحاله دروني كنند، اما توفيق پيدا نكردند.

* فارس:چه عاملي موجب شد كه تلاش‌هاي اين جبهه خارجي با هماهنگي گروهي كه در داخل از آن ياد كرديد، نتيجه ندهد؟
- موسوي: به اين دليل كه ساختارهاي اساسي نظام از يك طرف و پايگاه اجتماعي نظام از طرف ديگر موجب شد كه اينها نتوانند بحث فروپاشي دروني نظام را پيش ببرند و به تدريج هم بسياري از مردم احساس كردند كه اين جريان موسوم به اصلاحات حركت ساختارشكن دارد و به دنبال خروج از چارچوب‌هاي قانوني و حكومتي نظام است، لذا در انتخابات شوراهاي دوره سوم به بعد رويگرداني مردم از اين جريان مشخص مي‌شود و مردم ديگر اقبالي به اين جريان نشان نمي‌دهند و به سمت جريان اصولگرا كه به محور نظام و انقلاب نزديك‌تر است، اقبال نشان دادند.
غربي‌ها در اين فضا آن اميدي كه داشتند تا از طريق استحاله كار خود را پيش ببرند، از دست دادند. اينها در ارزيابي از مشكلات خود به اين نتيجه رسيدند كه اگر بخواهند حركتي را شروع كنند كه بتوانند نظام را به فروپاشي بكشانند، اولآً بايد تاثيرگذاري رسانه‌اي خودشان را بيشتر كنند و فضاي رسانه‌اي بيشتري را داشته باشند، دوماً در درون كشور بايد دست به شبكه‌سازي بزنند و شبكه‌هاي اجتماعي را بوجود بياورند؛ چون در جنگ نرم يا آن چيزي كه ما از تحت عنوان كودتاي مخملي از آن ياد مي‌كنيم به طور طبيعي بايد افرادي در ميدان باشند كه به آن مسير تعيين شده از طرف غرب باور داشته باشند و به ميدان بيايند.
دشمن احساس كرد كه در دوره دوم خرداد خيلي نتوانستند شبكه اجتماعي ايجاد كنند كه بتواند جنگ نرم و كودتاي مخملي را پيش ببرد، لذا از مدت‌ها قبل شروع كردند به 2 كار؛ يكي گسترش رسانه‌اي خارج از محيط كشور يعني رسانه‌هايي كه دست حاكميت براي قطع آن باز نباشد. مثلاً بي‌بي‌سي فارسي، VOA، شبكه‌هاي اينترنتي گسترده و بسيار وسيع تشكيل مي‌شود و از چندين ماه قبل از انتخابات كار را شروع مي‌كنند و در كنار آن نيز شبكه‌سازي اجتماعي كردند. اين دو مورد براي جنگ نرم و يك كودتاي مخملي دو ابزار حياتي هستند.

* فارس: كاركرد شبكه‌هاي اجتماعي در زمينه براندازي نرم به چه شكلي است؟
- موسوي: اين شبكه‌سازي اجتماعي يعني اينكه در درون كشور از طريق بعضي از كانال‌هاي خاص مثل NGOها، يا شبكه‌هاي گلدكوئيستي و هرمي بتوانند شبكه‌هايي را در كشور ايجاد كنند كه در زمان فراخواني لازم به ميدان بيايند و تأثيرگذاري لازم را داشته باشند. اين حركت قبل از انتخابات شكل گرفت و با استفاده از الگوهايي كه قبلاً در كشورهاي اروپاي شرقي و كشورهاي حوزه قفقاز مثل اوكراين، ‌گرجستان و بعضي كشورهايي از اين قبيل كه كودتاي مخملي در آنها اتفاق افتاده بود، چنين حركتي را پياده كردند و با استفاده از ابزار رسانه و شبكه‌هاي اجتماعي تلاش كردند در مقطع انتخابات اقدام اساسي را انجام دهند و يك حركت كودتاي مخملي را ايجاد كنند، البته به دلايل متعددي توفيق پيدا نكردند، اما به اين معني نيست كه اين مسئله تمام شده باشد، بلكه فاز جنگ نرمي كه اينها شروع كردند، ادامه‌دار است و به نظرم مي‌رسد كه با توجه به تغييراتي كه در فضاي سياسي آمريكا شكل گرفته، دوره بوش كه بيشتر رويكرد نظامي داشت، تمام شده و آمريكايي‌ها هم احساس كردند كه دستاورد چنداني در اين دوره نداشتند و به دنبال اين هستند كه اين فاز جنگ نرم را عليه جمهوري اسلامي ادامه ‌دهند و از اين طريق به نوعي بينان‌ها، استحكام و ثبات سياسي نظامي را از بين ببرند.

* فارس: شما به انتخابات رياست جمهوري اشاره كرديد. مصاديق بكارگيري جنگ نرم از سوي دشمن در انتخابات رياست جمهوري دهم چه مواردي بود؟
- موسوي: اولاً من تاكيد دارم كه اينجا به جاي واژه جنگ نرم، واژه كودتاي مخملي را بكار بگيرم كه البته ذيل همان جنگ نرم تعريف مي‌شود. يك الگويي را آمريكايي‌ها در كشورهايي مثل اوكراين، گرجستان تجربه كرده بودند كه اين الگو به انقلاب مخملي، انقلاب نرم يا به تعبير درست‌تر كودتاي مخملي معروف است و اين يك شاخص‌هايي دارد. به نظر من در اين انتخابات تمام شاخص‌هايي كه در اوكراين و گرجستان وجود داشت به نوعي اينجا نيز تكرار شد؛ يكي از اين شاخص‌ها نمادسازي بود، يعني در اوكراين يك رنگ، به عنوان يك نماد حركت اجتماعي در نظر گرفته مي‌شود و كودتا ذيل آن دنبال مي‌شود، در ايران نيز اين اتفاق افتاد و نماد رنگ سبز و نمادهايي از اين قبيل بكار گرفته شد.
شاخص‌ بعدي شبكه‌سازي اجتماعي است، يعني در آن كشورها قبل از اينكه كودتاي مخملي اتفاق بيفتد يك شبكه‌سازي اجتماعي از طريق شبكه‌هاي هرمي و گلدكوئيستي بوجود آمد. در ايران نيز از قبل از انتخابات و حتي قبل از اعلام رسمي كانديداتوري نامزدها، شبكه‌هاي اجتماعي شروع به كار كرد كه افراد را به صورت NGOها و شبكه‌هاي هرمي سازماندهي كنند. اينها افراد زيادي را به صورت تشكيلاتي سازماندهي كرده بودند كه در ايام انتخابات و اغتشاشات پس از آن كاملاً مشخص بود كه در كجا قرار بگيرند و در كجا چه كار انجام دهند.
نكته بعدي اينكه حركت كودتاي مخملي معمولاً در زمان انتخابات به وقوع مي‌پيوندد و بهانه آن هم تقلب است، يعني در آن كشورها كه عرض كردم در زمان انتخابات و به بهانه تقلب در انتخابات كودتاي مخملي صورت گرفت. در ايران نيز همين سعي را داشتند.
نكته بعدي حمايت رسانه‌هاي بيگانه از آن فرآيند است. در اوكراين و گرجستان تاثيرگذاري اصلي را همين رسانه‌هاي غربي داشتند، در ايران نيز اين اتفاق افتاد. اينكه بي‌بي‌سي فارسي از 6-7 ماه قبل از انتخابات راه‌اندازي مي‌شود و VOA نيز دامنه فعاليت خودش را بيشتر مي‌كند، دقيقاً ناظر بر مسائل انتخاباتي است و كاملاً از يك خط سياسي مشخص حمايت مي‌كنند، حتي در برخي موارد شبكه‌هايي مثل العربيه كه متعلق به عربستان است نيز كاملاً روي مسائل ايران و به حمايت از يك جريان خاص زوم مي‌كند. لذا اين هم يكي از آن نمونه‌ها و مسائلي است كه به عنوان يك شاخص مي‌توانيم در نظر بگيريم كه در اوكراين و گرجستان اتفاق افتاده و در ايران نيز اتفاق افتاده است.

* فارس: به نظر شما چه دلايلي موجب شد كه اين كودتاي مخملي كه در اوكراين و گرجستان به سرانجام رسيده بود، در ايران نتيجه‌ و سرانجامي نداشته باشد؟
- موسوي: دلايل متعددي دارد، يكي از دلايل اين است كه در آن كشورها سيستم سياسي دچار بي‌ثباتي است، در حالي كه جمهوري اسلامي يك ثبات و اقتدار سي ساله‌اي دارد. دليل دوم پايگاه اجتماعي و مردمي ايران است. در آن كشورها دولت‌هاي قبلي كه فروپاشيدند خيلي پايگاه اجتماعي نداشتند اما ايران داراي يك پايگاه اجتماعي بسيار گسترده و فعالي است.
نكته بعدي نيز اين است كه زماني كه در آن كشورها بحث تقلب پيش مي‌آمد، ميزان اختلاف راي خيلي كم بود، يعني به فرض مثال در حد 300 هزار يا 400 هزار راي بود، اما در ايران اختلاف راي حدود 11 ميليون بود كه تقلب شدن باور‌پذير نبود. بالاخره بسياري از كساني كه مخصوصاً در مناطق روستايي و شهرهاي كوچك و مناطق مستضعف‌نشين شهرهاي بسيار بزرگ زندگي مي‌كنند، همه به آقاي احمدي‌نژاد راي داده بودند و موضوع تقلب براي آنها باورپذير نبود و موضوع تقلب فقط توانست بخش‌هايي از طبقات مرفه‌ شهر تهران را به خودش جذب كند و آنها را برانگيزاند، اما براي جاهايي ديگر باورپذير نبود. از همه مهم‌تر نقش و جايگاه رهبري در كشورمان است كه مردم با يك اطمينان خاطره اولاً پاي صندوق‌هاي راي حضور پيدا كردند، دوما نهادهاي نظام و جايگاه رهبري مي‌تواند هم اين حركت‌ها را ولو اينكه گسترده هم باشد، كنترل كند. به اين دلايل شورش يا كودتاي مخملي نتوانست در ايران به جايي برسد.

* فارس: مقام معظم رهبري در ديدار با دانشجويان و نخبگان علمي فرمودند كه "آنها براى حمله‌ به جمهورى اسلامى استدلال دارند. به نظر من استدلالشان از ديدگاه آنها استدلال تامى است ". استدلال تام جمهوي اسلامي براي مقابله با آنها چيست؟
- موسوي: به طور طبيعي زماني كه آنها براي نابودي ما استدلال تام دارند، ما هم بايد براي دفاع از خودمان استدلال تام داشته باشيم. شايد حمله به يك كشور مصلحت‌سنجي نياز داشته باشد، اما دفاع يك كشور ازخودش، به طور طبيعي نياز به استدلال هم ندارد. بالاخره زماني كه در معرض برخورد و حمله قرار مي‌گيريم به طور طبيعي همه مردم براي دفاع از خودشان مي‌توانند استدلال داشته باشند و اين استدلال كاملاً منطقي است.
اما به ذهنم مي‌رسد كه غربي‌ها به اين نتيجه رسيدند كه چون در مواجهه با ايران هر وقت به سلاح نظامي و تهديد روي آوردند، مردم ايران را يكپارچه در برابر خود ديدند، حتي كساني كه خيلي پروپا قرص نظام و انقلاب نيستند و به صورت اعتقادي و ايدئولوژيك دفاع نمي‌كنند هم زمانيكه كشور در معرض تعدي نظامي قرار مي‌گيرد، به طور طبيعي دفاع مشروع را يك امر منطقي مي‌دانند و به حمايت از حاكميت و نظام برمي‌خيزند.
به نظر من چيزي كه غربي‌ها در جنگ نرم دنبال مي‌كنند، اين است كه مباني استدلالي را مشكل‌دار كنند، از اين طريق كه نظام و انقلاب را دروني كنند، يعني يكي از راهكارهاي مهم در جنگ نرم دشمنان عليه ما اين است كه مقابله با نظام را دروني كنند و اين اتفاق در كشور به وقوع پيوست. اتفاقاً يكي از شاخص‌هاي كودتاي مخملي كه من عرض كردم، اين است كه كساني كه اقدام به كودتا و انقلاب مخملي مي‌كنند به نوعي پا در حاكميت هم دارند، يعني افرادي نيستند كه از بيرون آمده باشند. اين اتفاق در كشور ما هم به وقوع پيوست، يعني غربي‌ها احساس كردند كه اولاً اگر خودشان بخواهند تهديد كنند و عليه نظام موضع بگيرند، به طور طبيعي مشكل دارند و مردم يكپارچه در برابر آنها ايستادگي مي‌كند. اگر از طريق اپوزيسيون خارج از كشور هم بخواهند اقدام كنند، اين اپوزيسيون جايگاهي در بين مردم ندارند و مردم آنها را به عنوان يك جريان وطن‌فروش و خائن مي‌شناسند، لذا بهترين گزينه اين است كه در درون كشور و سيستم و حتي عناصري را كه به نوعي داراي وابستگي‌هايي و سوابقي در درون حاكميت هستند، فعال كنند و اين فعال كردن و استفاده از اين افراد هم دو مدل دارد؛ يا اين افراد مي‌دانند يا نمي‌دانند، اما به هر حال از آنها براي مقابله با نظام استفاده مي‌شود كه در حوادث اخير هم اتفاق افتاد، يعني افراد و چهره‌هايي كه انسان باور نمي‌كند، اين عناصر همسو با دشمن حركت كردند و دشمن نيز صريحاً و دقيقاً از آنها حمايت مي‌كرد. دشمن به دنبال اين بود كه نظام را از درون با مشكل مواجه كند و از طريق دروني كردن انقلاب، به نوعي فروپاشي دروني اتفاق بيفتد.

* فارس: به نظر شما در شرايط فعلي براي مقابله با جنگ نرم چه راهكارهايي پيش روي نظام جمهوري اسلامي قرار دارد؟
- موسوي: براي مقابله با جنگ نرم به طور طبيعي بايد منابع قدرت نرم را در كشورمان تقويت كنيم، البته يكي از دلايلي كه تا به الان جمهوري اسلامي و انقلاب در برابر جنگ نرم مقاومت كرده، اين است كه از يك سوي از منابع قدرت نرم برخوردار است و اتفاقاً اگر ما در حوزه جنگ نرم از منابع‌مان درست استفاده كنيم، از دشمن قوي‌تر هستيم.

* فارس: اين منابع قدرت نرم چه مواردي هستند؟
- موسوي: يكي از اصلي‌ترين منابع قدرت نرم ما ايمان، اعتقادات ديني و مذهبي مردم است، يكي از دلايلي كه تا كنون غربي‌ها و آمريكايي‌ها موفق نشدند در كشورمان كارهاي خودشان را پيش ببرند و حتي مجبور شدند به نوعي از نمادهاي مذهبي و انقلابي كاريكاتورسازي كنند و جنگ مذهب عليه مذهب راه بيندازند، همين است.
اگر در زمان جنگ‌، ‌اوايل انقلاب و اغتشاشات اخير، اعتقادات مردم و بنيان‌هاي اعتقادي و مذهبي آنها نبود، دشمن به راحتي همه چيز را از بين مي‌برد. لذا بايد اين منبع قدرت را تقويت كنيم و هر چه اعتقادات ديني، مذهبي باورهاي ديني مردم افزايش پيدا كند و عميق‌تر و بهتر شود، به طور طبيعي نظام در برابر جنگ نرم مصون‌تر مي‌شود و مي‌تواند خودش را در برابر تهديدات حفظ كند. البته چون دشمنان هم اين نكته اصلي و اساسي را فهميدند، روي اين سرمايه‌گذاري كردند و همين‌طور كه مقام معظم رهبري فرمودند اينها چون نمي‌توانستند، انسان‌ها و جريان‌هاي خارج از همين چارچوب اعتقادي را به ميدان بياورند و از آنها حمايت كنند، روي انسان‌هايي سرمايه‌گذاري كردند كه به نوعي از همين جنس هستند، مثلاً از مرجعيت ديني استفتاء مي‌گيرند، راديو آمريكا و خبرگزاري آسوشيتدپرس يا صداي آمريكا و بي‌بي‌سي از فردي به اسم منتظري استفتاء مي‌گيرند. خوب آنها كه به موضوع استفتاء باور و اعتقادي ندارند، آمريكايي‌ها هم كه دلشان به حال ما نسوخته است، پس چه دليلي دارد كه با يك مرجع ديني ارتباط مي‌گيرند؟ اين يكي از تاكتيك‌هاي جنگ نرم است، يعني مي‌خواهند با استفاده از عنصري از جنس اعتقادات مردمي كه مايه قوام و استحكام نظام است، به مقابله با آن بپردازند.
حضرت آقا از مسجد ضرار نام بردند، مسجد ضرار به لحاظ تاريخي به چه معني است؟ يعني در حاليكه پيامبر اعظم يك مسجدي را داشتند، كفار و مشركين كه نمي‌توانستند از بيرون عليه پيامبر(ص) كاري انجام ‌دهند، مسجدي ساختند به اسم مسجد ضرار و در واقع يك پايگاهي را در برابر پايگاه پيامبر اكرم(ص) از همان جنس علم كردند. يك نوع نفاق. يا مثلاً همين شعار "الله‌اكبر ". در وقايع اخير كساني كه به "الله‌اكبر " اعتقادي ندارند، شعار "الله‌اكبر " سر مي‌دادند كه اگر به طور تاريخي بخواهيم بگوييم همان قرآن سرنيزه كردن سپاه معاويه است. اين يكي از تاكتيك‌هاي جنگ نرم است، يعني مي‌دانند يكي از نقاط استحكام و قوام نظام جمهوري اسلامي و يكي از منابع قدرت نرم و اقتدار آن، اعتقادات ديني مردم است، سعي مي‌كند به نوعي موازي‌سازي كنند و با يك عناصري از جنس همين عنصر اعتقادات به مقابله برخيزند كه البته اكثريت مردم به طور طبيعي اين را مي فهمند و درك مي‌كنند و فريب نمي‌خورند، اما به هر حال برخي هم ممكن است تحت تاثير قرار بگيرند. يكي از راه‌هاي مقابله با جنگ نرم اين است كه اين اعتقادات و باورهاي مردم را تقويت كنيم.
يكي ديگر از نكاتي كه به نظر من جزو منابع قدرت نرم جمهوري اسلامي محسوب مي‌شود و يكي از دلايل استحكام نظام است، اعتماد مردم به نظام است. بالاخره اعتماد مردم به نظام يك عنصر مقوم جمهوري اسلامي است كه مردم اعتماد و باور داشته باشند، لذا يكي از نقاطي كه دشمن روي آن دست گذاشته و مي‌خواهد در جنگ نرم آن را زير سوال ببرد، اعتماد مردم به نظام و حاكميت است.
شما ببينيد قبل از انتخابات روي چه موجي سوار شدند؟ موج دروغ. اينكه رئيس‌جمهور دروغ مي‌گويد. در طول سي سال گذشته هميشه رقابت‌هاي انتخاباتي داشتيم، رقابت‌هاي تند و جدي انتخاباتي هم داشتيم، در زمان رقابت بين آقاي ناطق و خاتمي، رقابت بين آقاي توكلي و خاتمي، حتي در رقابت بين آقاي هاشمي و آقاي احمدي‌نژاد و يا رقابت‌هاي استاني و مجلس رقابت زياد بوده و جدي هم بوده است، اما اينكه در يك رقابتي زوم كنند و بگويند كه رئيس‌جمهور دروغ مي‌گويد، چنين چيزي تا كنون نداشتيم. اين از جنس اعتماد است، يعني بي‌اعتماد كردن مردم نسبت به يك مسئله. خيلي ايرادها به آقاي احمدي‌نژاد وارد بود و رقباي وي خيلي از ايرادهاي ديگري مي‌توانستند به آقاي احمدي‌نژاد وارد كنند، اما به نظر من عناصر و طراحان اصلي پشت صحنه كه سناريويي را تعريف كرده بودند به جاي اينكه روي به زعم خود آنها نقاط ضعف دست بگذارند، روي عنصري به نام دروغ دست گذاشتند كه رئيس‌جمهور دروغگو است، البته كساني كه ادعاي دروغگو بودن احمدي‌نژاد را داشتند، بعداً اصلي‌ترين دروغگو از آب درآمدند و خودشان درغگو بودند، اما در اين طراحي روي اين عنصر دست گذاشتند، براي اينكه اعتماد مردم را سلب كنند.
آمدند گفتند كه مردم! اين دولت به شما دروغ مي‌گويد. چون در آن طراحي كه طراحان جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي داشتند، به اين نتيجه رسيده بودند كه اعتماد مردم به نظام يكي از منابع قدرت نرم نظام است و بايد به آن صدمه زد و به طوري طراحي كردند كه مردم دچار گيجي و ابهام شوند، عنصر صداقت را كه مردم در مسئولان نظام مي‌ديدند، زير سوال ببرند و بلافاصله بعد از اين عنصر روي موضوع تقلب دست گذاشتند و بعد از بحث دروغ، دومين ضربه را به اعتماد مردم به كل ساختار نظام بزنند.
بالاخره درست است كه برگزاركنندگان انتخابات وزارت كشور است، اما كليت نظام از راي مردم حفاظت مي‌كند؛ شوراي نگهبان، قوه قضائيه، وزارت كشور و نهادهاي مختلف هستند. دشمن روي عنصر تقلب دست گذاشت تا اعتماد مردم را سلب كند، در فرآيند پس از اغتشاشات هم اگر دقت كنيد آنها موضوع تجاوز جنسي به زندانيان را مطرح كردند تا در واقع اعتماد مردم به سيستم و نظام و دستگاه‌هاي مسئول را كاملاً از بين ببرند. در آينده نيز اين موضوع اتفاق مي‌افتد، يعني يكي از نقاط قوت ما كه در جنگ نرم آنها عليه ما توسط دشمن بكار گرفته مي‌شود، همين بحث اعتماد مردم به نظام است، فلذا يكي از اهداف دشمن در جنگ نرم عليه ايران مسئله اعتماد مردم است كه منبع قدرت نرم ما است و ما بايد اين اعتماد را تقويت كنيم، يعني بايد ببينيم كه چكار مي‌توان كرد كه اين اعتماد مردم به نظام حفظ شود؟
من مي‌خواهم عنصر ولايت را به عنوان يكي از منابع قدرت نرم جمهوري اسلامي مطرح كنم، غير از ايمان و اعتقادات مردم جايگاه ولايت هم يكي از منابع قدرت نرم ما است.
ببينيد، پاكستان تنها كشور مسلماني است كه از بمب اتم برخوردار است، اما فضاي پاكستان را ببينيد كه چه فضايي است؟ به راحتي كودتا صورت مي‌گيرد، كشتار و ترورهاي وسيع اتفاق مي‌افتد، بي‌ثباتي سياسي وجود دارد، دليل آن هم اين است كه جايگاهي كه بتواند ثبات سياسي و اجتماعي را ايجاد كند، وجود ندارد، اما ما در كشورمان از اين جايگاه برخورداريم و يكي از دلايلي كه همه ترفندها و توطئه‌هاي آمريكا در ايران به بن‌بست رسيده، وجود جايگاهي به اسم ولايت است.
جريان‌ها و سليقه‌هاي سياسي به رغم اينكه با هم اختلاف دارند، آنجا كه ولايت فصل‌الخطاب است، تا حدود زيادي كوتاه مي‌آيند، هرچند ممكن است عده‌اي از اين چارچوب خارج شوند، اما ولايت يك نوع آرامش در كشور ايجاد مي‌كند. در همين اتفاقات اخير و هم در فضايي كه پيش رو داريم، جايگاه ولايت يكي از نقاط آماج جنگ نرم دشمن و يكي از نقاط قوت ما است كه ما بايد آن‌را تقويت كنيم، يعني هر چه بتوانيم جايگاه ولايت را در كشور مستحكم‌تر كنيم و دامنه آن‌را گسترده‌تر كنيم و اعتقاد به آن را در دل مردم افزايش دهيم، به طور طبيعي جايگاه و قدرت نرم ما افزايش پيدا مي‌كند.
اينها عناصر كلان بودند اما يكي از عرصه‌هايي كه در سطح پايين‌تر وجود دارد و به عنوان منبع قدرت نرم مهم است، بحث رسانه‌ها است كه خيلي اهميت دارد، چون عرصه جنگ نرم عرصه رسانه‌ها است و ابزار جنگ نرم ابزار رسانه‌اي است. يكي از كارهايي كه بايد انجام دهيم، تقويت رسانه‌ها است و به نظر من نظام بايد يك استراتژي رسانه‌اي بسيار قوي و منسجم و يك طراحي كلان داشته باشد. در ايام انتخابات به فراست دريافتيم كه يكي از مشكلات اساسي ما مشكل رسانه‌اي است، رسانه ملي و رسانه‌هاي ديگر ما خوب نتوانستند آرايش اجتماعي انتخابات را تبيين كنند و قدرت مانور چنداني نداشتند، در حاليكه طرف مقابل با استفاده از ابزارهاي رسانه‌اي توانست از هيچ، همه چيز بسازد، حتي بعضي از موارد ما را در موضوع انفعال قرار دارد و در حالي‌كه فقط در تهران شاهد يك حركت اغتشاش و آشوب بوديم، طوري به آن پرداختند كه انگار تمام سراسر كشور دچار چنين بحراني شده است، در حالي‌كه در داخل تهران نيز يك محدوده‌هاي خاص دچار اين آشوب‌ها شده بود و از ميدان انقلاب به پايين دچار اين پديده نبوديم، اما رسانه‌هاي ما نتوانستند اين را به خوبي تبيين كنند، يعني قدرت رسانه‌اي دشمن در حيطه جنگ نرم بالاتر بود و آنها خوب استفاده كردند. به نظر من نظام بايد به سمتي برود كه بتواند استراتژي رسانه‌اي خودش را تبيين و تدوين كند و يك آمادگي جدي رسانه‌اي براي مقابله با جنگ نرم پيدا كند.

* فارس: يكي از مواردي كه دشمن براي جنگ نرم هميشه مدنظر دارد دانشگاه‌ها هستند، مقام معظم رهبري هم اخيراً دانشجويان را به افسران جوان جنگ نرم و اساتيد دانشگاه‌ها را نيز به فرماندهان جنگ نرم تشبيه كردند. به نظر شما با شرايط و وضع موجود دانشگاه‌ها، دانشجويان و اساتيد مي‌توانند به عنوان افسران جوان و فرماندهان جنگ نرم ايفاي نقش كنند؟
- موسوي: بله. من اتفاقاً مي‌خواستم عرض كنم كه يكي ديگر از عرصه‌هاي جنگ نرم بحث دانشگاه‌ها است، يعني از زماني كه ما با عمليات رواني دشمن مواجه بوديم، دشمن معمولاً روي 2 عنصر در داخل كشور سرمايه‌گذاري مي‌كرد؛ يكي مطبوعات و ديگري دانشگاه‌ها؛ چون اينها بالاخره عناصر مرجع اجتماعي هستند و در جامعه برد دارند، يعني هم مطبوعات و رسانه‌ها و هم دانشگاه‌ها. دشمن سرمايه‌گذاري كرده و اتفاقاً من تاكيد دارم كه حضرت آقا خوب تشخيص دادند و خوب و درست گفتند، چون خاكريز اصلي يا حداقل يكي از جبهه‌هاي اصلي مقابله با جنگ نرم دانشگاه‌ها هستند و در اين فضا علي‌القاعده هم دانشجويان و هم اساتيد دانشگاه بايد ايفاي نقش كنند.
بالاخره دشمن در محيط دانشگاه‌ها از مدت‌ها قبل زياد كار كرده است، يعني پديده‌اي نيست كه الان شكل گرفته باشد. ما از اول انقلاب در دانشگاه‌ها درگيري و مسئله داشتيم، 2 سال پس از پيروزي در دانشگاه‌ها انقلاب فرهنگي كرديم و اين به آن معني بود كه در دانشگاه‌ها هنوز درگير جنگ نرم و تبليغات بوديم. يا در دوره دوم خرداد فضاي دانشگاهي همواره محل نزاع و تنازع بين جبهه انقلاب با جبهه معارض بوده و در اين ايام هم چنين بوده است. به طور طبيعي دانشجويان و اساتيد دانشگاه‌ها به آن معنايي كه مقام معظم رهبري گفتند كه افسران جوان و فرماندهان جنگ نرم هستند، يك معناي عام است، معناي كلي آن اين است كه چون يكي از اهداف جنگ نرم دشمن دانشگاه است، دانشجو و استاد دانشگاه بايد احساس كنند كه افسر و فرمانده اين جنگ هستند و بايد مراقب باشند، بالاخره يكي از اولين كاري كه افسران و فرماندهان انجام مي‌دهند، اين است كه در دام دشمن اسير نشوند يا دشمن نتواند او را مغلوب كنند.
در تفاوت جنگ سخت با جنگ نرم هم عرض كردم. در جنگ سخت دشمن مي‌خواهد ما را بكشد، اما در جنگ نرم مي‌خواهد دل ما را تسخير كند؛ بنابراين دانشجو و اساتيد دانشگاه و عنصر دانشگاهي كه در جنگ نرم نقش فرمانده و افسر را دارد، اولين مورد اين است كه مراقب خودش باشد و در دام دشمن اسير نشود يا توسط دشمن مغلوب نشود.
نكته بعدي اين است كه در جنگ نرم ممكن است كه دشمن در دانشگاه‌ها خاكريز زده باشد. بنابراين اساتيد و دانشجويان انقلابي معتقد به نظام كه كم هم نيستند و تعداد زيادي هستند، بايد آماده باشند و در مقابل جنگ نرم به ايفاي نقش بپردازند.

* فارس: به طور طبيعي در يك جنگ بين فرماندهان و افسران بايد يك سازماندهي و تعامل وجود داشته باشد تا با انسجام بيشتر در ميدان جنگ مقابل دشمن بايستيم. طبيعتاً در ميدان جنگ نرم هم بايد به اين صورت باشد و اين سازماندهي و تعامل بايد صورت بگيرد. به نظر شما سازماندهي، تعامل و هماهنگي بين افسران جوان و فرماندهان جنگ نرم در دانشگاه‌ها چگونه بايد صورت بگيرد؟
- موسوي: بالاخره كانال‌هاي مختلفي وجود دارد، خود تشكل‌هاي دانشجويي و تشكل‌هاي اساتيد بايد كار كنند و كارهاي خوبي هم ظاهراً در اين ايام صورت گرفته است و پيگيري‌هاي خوبي هم شده است. ما نياز به وحدت و انسجام داريم. علاوه برآن نيز نهادهاي فرادستي و مسئول در وزارت علوم و وزارت بهداشت و نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها بايد اين انسجام را ايجاد كنند و هدف‌گذاري كنند.
بالاخره جنس دانشگاه‌ها هم جنس خاصي است. حركت در دانشگاه‌ها يك حركت ظريفي را مي‌طلبد. در دانشگاه‌ها بايد كاملاً با ظرافت و از جنس منطق و استدلال پيش برويم، چون جنگ، جنگ نرم است با ابزار ديگري نمي‌توانيم در دانشگاه‌ها مقابله كنيم، بلكه بايد با استدلال، منطق و از جنس همان محيط پيش برويم. به نظرم تشكل‌هاي دانشجويي و تشكل‌هاي اساتيد مي‌توانند در اين زمينه كار كنند و حركت را به جلو ببرند.

* فارس: همانطور كه خود شما هم اشاره كرديد در جريان انتخابات رياست جمهوري دهم و حوادث پس از آن ما در معرض جنگ نرم دشمن يا به تعبير شما يك كودتاي مخملي قرار داشتيم. آيا دانشگاهيان به طور عام و دانشجويان(افسران جوان) و اساتيد دانشگاه‌ها(فرماندهان) به طور خاص در مقابله با اين جنگ نرم موفق عمل كردند و آيا نقش خود را به خوبي ايفا كردند يا خير؟
- موسوي: نظر قطعي نمي‌توان اعلام كرد. هر كسي در حيطه خود كارهايي انجام داده است، البته همانطور كه مقام معظم رهبري فرمودند برخي خواص در انتخابات مردود شدند. ممكن است برخي هم در دانشگاه‌ها به اين صورت باشند، فقط به دانشگاه‌ها هم بر نمي‌گردد. در خيلي جاهاي ديگر مثل حوزه،‌ محيط‌هاي سياسي و... برخي خواص مردود شوند.
درباره هوشياري دانشجويان و اساتيد دانشگاه‌ها در برابر فتنه‌ها مي‌توانيم بگوئيم يكي از شاخصه‌هايي كه افسران و فرماندهان جنگ نرم در دانشگاه‌ها به منصه ظهور گذاشتند، اجازه ندادن به دشمن براي سوءاستفاده از محيط‌هاي دانشگاهي بود كه به نظر من يكي از مصاديق عمل به وظايف بود. اگر از سطح كلان بخواهيم نگاه كنيم دانشجو و استاد به عنوان افسر و فرمانده جنگ نرم بايد در قبال جنگ نرم دشمن از خودش مواظبت كند و به دامن دشمن نيفتد. دشمن در آغاز سال تحصيلي دانشگاه‌ها يك سناريوي بسيار پيچيده‌اي را براي دانشگاه‌ها طراحي كرده بود و همينكه دانشجويان و اساتيد به دام اين طراحي نيفتادند، نشان‌دهنده هوشياري آنان است. اين نشان دهنده ايفاي نقش درست است.
بالاخره در اين مدت آمريكايي‌ها و رسانه‌هاي غربي و برخي جريان‌هاي داخلي سرمايه‌گذاري بسيار زيادي كرده بودند كه با شروع تحصيلي يك اغتشاش گسترده و دامنه داري در دانشگاه‌ها ايجاد كنند و با نمادهاي سبز به دانشگاه‌ها بيايند و دانشگاه‌ها را به تعطيلي بكشانند و كلاس‌ها را تعطيل كنند. فضاي متشنج و ملتهب را در دانشگاه‌ها ايجاد و يك نوع پيوند اجتماعي با دانشگاه ايجاد كنند. اما در شروع ترم تحصيلي و به رغم فشار تبليغاتي سنگين و كار زيادي كه در دانشگاه‌ها انجام دادند، با هوشياري اساتيد و دانشجويان اين اتفاق نيفتاد و اين نشان دهنده هوشياري اساتيد و دانشجويان است. البته به اين معنا نيست كه دانشجويان و اساتيد همه يك نظر دارند، اختلاف سليقه‌هاي زيادي در دانشگاه‌ها وجود دارد، لزوماً نوع نگاهي كه در دانشگاه‌ها وجود دارد، شايد با نگاهي كه من دارم، يكسان نباشد، اما همينكه دانشجو و استاد و كليت دانشگاه به دام نمي‌افتد، به نظرم نشان دهنده يك نوع بصيرت است. يعني در دانشگاه تهران كه 30 هزار دانشجو وجود دارد، اينها 200 نفر را جمع مي‌كنند كه اغتشاش ايجاد كنند يا مثلاً در دانشگاه صنعتي شريف 300 ، 400 نفر را مي‌توانند جمع كنند، البته عده‌اي هم در برابر آنها مي‌ايستند و اين نشان دهنده آن است كه دانشگاهيان ما نسبت به سوءاستفاده دشمن از خود هوشيار هستند، حتي با وجود اينكه انتقاد هم داشته باشد. به نظرم در اين سطح مي‌توانيم بگوئيم كه دانشگاهيان با بصيرت وارد شدند.

* فارس: بين اساتيد و دانشجويان دانشگاه‌ها نظرها، سلايق و نگاه‌هاي متفاوت و مختلفي وجود دارد و لزوماً همه دانشجويان و اساتيد يك نوع نمي‌انديشند،‌ شما هم به اين موضوع اشاره كرديد. با اين تفاسير برپايي كرسي‌هاي بحث و آزاد انديشي،‌ مناظرات و امثال آن در دانشگاه‌ها از نظر شما چه نقش و تأثيري در مقابله با جنگ نرم دارد؟
- موسوي: قطعاً تاثير دارد، دانشگاه‌ يك جنس خاصي دارد، جنس دانشگاه جنس منطق و استدلال و حرف حساب است، اين را از قبل هم حضرت آقا اشاره كرده بودند كه آزادانديشي، جنبش نرم‌افزاري نهضت توليد علم، مباني‌اي هستند كه دانشگاه‌ها بايد براساس آن حركت كنند. اتفاقاً دشمن برخلاف اين مي‌خواهد حركت كند. اين موارد هم در فضاي ملتهب و آشوب زده و فضاي بحراني شكل نمي‌گيرد.
زمانيكه مي‌خواهيم نهضت نرم‌افزاري و نهضت آزاد‌انديشي داشته باشيم، به طور طبيعي بايد يك فضاي آرام وجود داشته باشد كما اينكه قبلاً هم در دانشگاه بوده است. ممكن است در كلاس‌هاي درس برخي اساتيد حتي مباني نظام و انقلاب را هم نقد كنند، اما در يك فضاي كاملا علمي و منطقي. اما وقتي به يك حالت اغتشاش‌گونه تبديل شود به طور طبيعي اين اتفاق نمي‌افتد. دشمن در جايي كه احساس كند قرار است نهضت آزادانديشي به مفهوم واقعي كلمه در دانشگاه‌ها ايجاد شود، از آن مي‌ترسد، چون حرفي براي گفتن ندارد.
من ده سال در جنبش دانشجويي فعال بودم؛ واقعاً هر جا كه فضاي مناظره و منطقي و استدلال وجود داشته، آنهايي كه ادعا داشتند، حرفي براي گفتن نداشتند و هميشه فضا را از دست دادند و نهايتاً آشوب و اغتشاش ايجاد مي‌كردند، وگرنه در فضاي منطقي آنها حرفي براي گفتن ندارند، البته نمي‌خواهم بگويم هيچ حرفي براي گفتن ندارند، ممكن است حرف‌ها و انتقاداتي داشته باشند كه درست هم باشد اما اينكه بگوئيم در اين فضاي منطقي حرف اساسي زدند و مباني و سياست‌هاي كلي نظام را توانستند با استدلال زير سوال ببرند، اين واقعاً اتفاق نيفتاده است و نمي‌توانند اين كار را بكنند، لذا جريان مقابل بيشتر از آزادي و آزاد‌انديشي در دانشگاه‌ها هراس دارد. به نظر من بايد ضمن اينكه فضاي آرام در دانشگاه‌ها ايجاد شود، فضا بدهيم تا افراد مختلف حرف خودشان را بزنند. هيچ اشكالي هم به نظر من ندارد كه اين موارد در دانشگاه‌ها در يك مقياس آرام و منطقي و علمي انفاق بيفتد و با مشكل نيز مواجه نمي‌شويم. اما مساله اين است كه يك عده‌اي از دانشگاه به عنوان يك ابزار سياسي مي‌خواهند استفاده كنند، به عنوان يك ابزار فشار مي‌خواهند استفاده كنند. اينجاست كه ما با يك پديده ديگر مواجه مي‌شويم. بعد آن وقت مي‌گويند كه آزادي نيست، نه آزادي هست آنها بيايند حرف خودشان را بزنند اما در چارچوب استدلال.

* فارس: به عنوان سوال پاياني، نقش تحقيق و پژوهش، نوآوري، پيشرفت علمي و نهضت توليد علم و همين جنبش نرم‌افزاري كه شما فرموديد، در مقابله با جنگ نرم چه اهميتي دارد و چگونه بايد نهادينه شود؟
- موسوي: يكي از منابع قدرت نرم ما همين بحث پيشرفت علمي است. در دنياي جديد، پيشرفت علمي، تحقيق، پژوهش، توسعه علمي يك از منابع قدرت نرم محسوب مي‌شوند، هر چه ما از علم و دانش بيشتري برخوردار باشيم در سطح جهان و منطقي داراي قدرت و نرم و اقتدار معنوي بيشتري برخوردار خواهيم بود.
اگر ما بحث استقلال را به عنوان يكي از پايه‌هاي و شعارهاي اصلي انقلاب در نظر بگيريم، آن پيشرفت علمي و نرم‌افزاري مي‌تواند اين استقلال را تحقق ببخشد، كمااينكه ما يك وجه و وجوهي از آن را مشاهده كرديم. در همين بحث هسته‌اي اگر دقت كنيم، شعار استقلال را از نظر يك پيشرفت علمي توانستيم اثبات كنيم، يعني اگر امروز در مذاكرات ژنو حرف خودمان را به كرسي مي‌نشانيم و طرف مقابل مي‌پذيرد كه ما غني‌سازي داشته باشيم و به يك نوع استقلال خودمان را به رخ دنيا مي‌كشيم، اين ناشي از پيشرفت علمي است، ناشي از اين است كه ما بر اساس جنبش نرم‌افزاري در حيطه‌اي از علم به نام انرژي هسته‌اي توانستيم پيشرفت كنيم و كمك كنيم به استقلال سياسي كشورمان. يا در حوزه‌هاي ديگر مثل موشكي، مخابراتي و فضايي و ماهواره‌اي يا بعضي از حوزه‌هاي پزشكي.
به طور طبيعي اينها گوشه‌هايي از پيشرفت و ظهور و بروز نهضت توليد علم و جنبش نرم‌افزاري است كه بايد نهادينه شود و در دانشگاه تاكيد به علم بايد تبديل به گفتمان شود. توجه دانشجويان به افق علمي آينده و اينكه بايد به يك افق در ترازي بسيار بالاتر از وضعيت موجود برسيم بايد تبديل به يك گفتمان شود و اين هم به كار فرهنگي نياز دارد، به تلاش رسمي دستگاه‌هاي مشغول و عناصر مسئول مخصوصاً در وزارتخانه‌ها و دولت‌ نياز دارد كه بتوانند اين را به يك گفتمان تبديل كنند. انشاء‌الله بتوانيم اين فضاي پيشرفت علمي و توسعه علمي را به يك موضوع واحد و غالب در همه حيطه‌هاي علمي تبديل و نهادينه كنيم و ساختارهاي لازم را براي آن در نظر بگيريم.
گفتگو از سيدمحسن ميرشمسي

منبع : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8807180185

كارگاه آموزشي «سخت‌افزارهاي جنگ نرم» در دانشگاه امام‌خميني(ره) قزوين

با هدف بررسي رسالت افسران جنگ نرم برگزار مي‌شود؛
كارگاه آموزشي «سخت‌افزارهاي جنگ نرم» در دانشگاه امام‌خميني(ره) قزوين

خبرگزاري فارس: كارگاه آموزشي «سخت‌افزارهاي جنگ نرم» با هدف بررسي رسالت افسران جنگ نرم در دانشگاه بين المللي امام خميني(ره) قزوين برگزار مي‌شود.


مصطفي زمزمي عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه بين‌المللي امام خميني(ره) قزوين در گفتگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، با اعلام اين خبر اظهار داشت: اين كارگاه آموزشي به همت انجمن اسلامي دانشجويان، جامعه اسلامي دانشجويان و بسيج دانشجويي دانشگاه بين‌المللي امام خميني(ره) قزوين فردا پنج‌شنبه در اين دانشگاه برگزار مي‌شود.
وي ادامه داد:اين كارگاه آموزشي با توجه به سخنان مقام معظم رهبري و رهنمودهاي ايشان در مورد رسالت افسران جنگ نرم و بررسي وظيفه افسران جنگ نرم در محيط سايبر و اينترنت و مسائل سخت افزاري اين جنگ برگزار مي‌شود.

منبع : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8807150176

  اسامي 13 مجرم اقتصادي اعلام شد

                                           اسامي 13 مجرم اقتصادي اعلام شد 

مجتمع قضايي امور اقتصادي با قطعي شدن حكم پرونده شركت رهگشايان خودرو اسامي و مشخصات كامل ‌١٣ مجرم اقتصادي را اعلام كرد.

  
 

 

مجتمع قضايي امور اقتصادي با قطعي شدن حكم پرونده شركت رهگشايان خودرو اسامي و مشخصات كامل ‌١٣ مجرم اقتصادي را اعلام كرد.

به گزارش ايسنا به نقل از پايگاه اطلاع رساني مجتمع قضايي امور اقتصادي (قسط)، جهانگير نخعي و سيد قاسم بناء خسروي مستشاران شعبه ‌٧٠ دادگاه تجديدنظر استان تهران حكم قطعي متهمان پرونده شركت رهگشايان خودرو را پس از اصلاح به شرح ذيل مورد تأييد قرار دادند.

‌١- آقاي سيد محمدعلي فرجاد پزشك، فرزند ابوالقاسم به اتهام مشاركت در كلاهبرداري و جعل جمعاً به تحمل ‌٨ سال حبس، پرداخت مبلغ ‌١٦ ميليارد و سيصد ميليون ريال جزاي نقدي درحق صندوق دولت، رد مبلغ دويست و هشتاد ميليارد و هفتاد و هشت ميليون و هفتصد و بيست و پنج هزار ريال در حق شكات، تحمل ‌٥ سال اقامت اجباري در شهرستان ايذه، محروميت از تأسيس هرگونه شركت و عضويت در هيئت مديره شركت‌هاي تجاري و همچنين مديرعاملي به مدت ده سال محكوم شد.

‌٢- آقاي سيدمحسن فرجاد پزشك، فرزند ابوالقاسم به اتهام مشاركت در كلاهبرداري به تحمل ‌٥ سال حبس، پرداخت مبلغ ‌٢٣١ ميليون ريال (دويست و سي و يك ميليون ريال) جزاي نقدي در حق صندوق دولت، رد مبلغ دو ميليارد و نهصد و پنجاه و چهار ميليون ريال و تحمل يكسال اقامت اجباري در شهرستان خلخال محكوم شد.

‌٣- آقاي احمد زرگر، فرزند ابراهيم به اتهام مشاركت در كلاهبرداري به تحمل ‌٥ سال حبس، پرداخت مبلغ يكصدو هفتاد و چهار ميليون ريال جزاي نقدي درحق صندوق دولت و رد مبلغ هشتصد و پنجاه و هشت ميليون ريال محكوم شد.

‌٤- عباس مسعود سينكي فرد، فرزند حسين به اتهام مشاركت در كلاهبرداري به تحمل ‌٥ سال حبس، پرداخت يك ميليارد و چهارصد و نود ميليون ريال جزاي نقدي در حق صندوق دولت و رد مبلغ سه ميليارد وهفتصد و پنجاه ميليون و هفتصد و پنجاه هزار ريال محكوم شد.

‌٥- آقاي مهرداد عزيزيان، فرزند محمد به اتهام مشاركت در كلاهبرداري به تحمل ‌٥ سال حبس، پرداخت مبلغ يك ميليارد ريال جزاي نقدي در حق صندوق دولت، رد مبلغ شانزده ميليارد و نهصد و هشتاد و چهار ميليون و ششصد و بيست و پنج ريال (‌١٦ ميليارد و ‌٩٨٤ ميليون و ‌٦٢٥ هزار ريال) در حق شكات و يك سال اقامت اجباري در شهرستان رامهرمز در استان خوزستان محكوم شد.

‌٦- آقاي حسن رحيم نيا، فرزند علي به اتهام مشاركت در كلاهبرداري به تحمل ‌٥ سال حبس، پرداخت جزاي نقدي به مبلغ ششصد و بيست وسه ميليون ريال (‌٦٢٣ ميليون ريال) در حق صندوق دولت، رد مبلغ پنج ميليارد و يكصد و دو ميليون ريال و تحمل يك سال اقامت اجباري در شهرستان تايباد محكوم شد.

‌٧- آقايان شهرزاد بهمن بيجاري، فرزند جواد و غلامعلي حق شناس فرزند احمد هر دو به اتهام مشاركت در كلاهبرداري هريك به تحمل ‌٥ سال حبس، پرداخت يك ميليارد ريال جزاي نقدي در حق صندوق دولت و رد مبلغ (‌٠٠٠/٠٠٠/٠٠٠/ ‌١ ريال) يك ميليارد ريال در حق شكات و تحمل يك سال اقامت اجباري در شهرستان كنگان محكوم شدند.

‌٨- آقاي حسن ملس، فرزند حسين به اتهام مشاركت در كلاهبرداري به تحمل سه سال حبس و رد مبلغ دو ميليارد و هشتصد ميليون ريال در حق شكات محكوم شد.

‌٩- آقايان سيد مهدي حسيني، فرزند محمود؛ هوشنگ ظفري عاشق دوست، فرزند محمدعلي؛ سيدجواد حسيني، فرزند سيد محمود؛ سيدمحمد فرجاد پزشك، فرزند ابوالقاسم و محمد ملس، فرزند حسين؛ همگي به اتهام معاونت در كلاهبرداري هر يك به تحمل يك سال حبس محكوم شدند.

پرونده شركت رهگشايان خودرو ‌٢٧٠٠ شاكـي و مال باخته خصوصي دارد.

منبع : http://www.edalatkhahi.ir/005333.shtml#more

عشق دردسرساز دختران اسرائيلي!

       عشق دردسرساز دختران اسرائيلي!

من يك دختر اسرائيلي هستم و عاشق يك جوان عرب فلسطيني شده ام. من در انتخاب كسي كه دوستش دارم، آ‍زاد هستم و كسي نمي تواند و نبايد به من در اين مسأله شخصي دستور بدهد. اين مسأله به خود من مربوط مي شود. مشكل در ما نيست، بلكه مشكل در اين افراد افراطي است.

به گزارش شيعه آنلاين به نقل از جهان، روزنامه انگليسي تايمز در شماره چند روز پيش خود طي گزارشي نوشت: سازمان اطلاعات و امنيت رژيم صهيونيستي (موساد) همواره دختران جوان را براي به دام انداختن پسران فلسطيني و بدست آوردن اطلاعات محرمانه نظامي و امنيتي، مورد استفاده قرار مي دهد اما بررسي هاي اخير انجام شده نشان مي دهد برخي از اين دختران نه تنها در به ثمر رساندن نقشه و توطئه خود موفق نمي شوند بلكه خودشان به دام مي افتند و عاشق پسران فلسطيني مي شوند.


به رغم اينكه رژيم صهيونيستي ازدواج يا برقراري هرگونه ارتباط ميان دختران خود و پسران فلسطيني را ممنوع كرده و به شدت با آن مقابله مي كند، اما عاشق شدن اين دختران اسرائيلي معادله را تغيير مي دهد و گاهي موجب آن مي شود كه اين جوانان فلسطيني اطلاعات مهمي را از اين دختران بدست آورند.


"تايمز" در ادامه گزارش خود فاش كرد: يهوديان افراطي بيش از ده سال است كه به دنبال پسران فلسطيني مي گردند كه با دختران اسرائيلي ارتباط عاطفي و عاشقانه برقرار كرده اند. اين يهوديان افراطي با همكاري پليس رژيم صهيونيستي سعي دارد مانع از هرگونه ارتباط ميان دختران اسرائيلي با پسران فلسطيني شود.


اين روزنامه انگليسي در ادامه افزود: يهوديان افراطي مي دانند كه اينگونه ارتباط مي تواند خطري براي آينده "اسرائيل" باشد به ويژه اينكه علاوه بر رد و بدل شدن اطلاعات محرمانه ميان طرفين، اين پسران فلسطيني مي توانند بر فرهنگ، عادات و تقاليد اين دختران اسرائيلي تأثير بگذارند و در طولاني مدت "اسرائيل" را تحت تأثير قرار دهند.


"تايمز" همچنين نوشت: يهوديان افراطي گروه هاي تشكيل داده اند كه شامل 45 مرد مي شود تا به مبارزه با پديده "ارتباط دختران اسرائيلي با پسران فسلطيني" مقابله كنند. هزينه اين گروه ها نيز توسط مؤسسات و يهوديان افراطي تأمين مي شود. اين گروه هاي افراطي معتقدند كه اين جوانان فلسطيني با احساسات اين دختران بازي كرده و آنان را فريب مي دهند تا بتوانند از آنان اطلاعات محرمانه اي بدست بياورند.


اين روزنامه انگليسي همچنين در گزارش خود مي نويسد: البته بسياري از اين دختران اسرائيلي كه عاشق پسران فلسطيني شده اند مخالف اين نظرات يهوديان افراطي هستند و خود همين افراطيون را مشكل اصلي مي دانند و نه جوانان فلسطيني را.


يكي از اين دختران اسرائيلي طي گفتگويي با "تايمز"‌مي گويد: من يك دختر اسرائيلي هستم و عاشق يك جوان عرب فلسطيني شده ام. من در انتخاب كسي كه دوستش دارم، آ‍زاد هستم و كسي نمي تواند و نبايد به من در اين مسأله شخصي دستور بدهد. اين مسأله به خود من مربوط مي شود. مشكل در ما نيست، بلكه مشكل در اين افراد افراطي است.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7525&cat=1

گزارشی از فعالیت 47 شرکت بهائی

                     گزارشی از فعالیت 47 شرکت بهائی

اخیرا فرقه ضاله بهاییت فعالیت‌های خود را در پوشش های مختلف در کشور شدت بخشیده است.با توجه به اینکه تشکیلات بهائیت معروف به بیت‌العدل در اسرائیل مستقر می‌باشد، و این رژیم حامی سرسخت این تشکیلات می‌باشد، لذا اهمیت این نکته که این فرقه در پی اهداف اسرائیل در براندازی نرم گام بر می‌دارد بر کسی پوشیده نیست.

به گزارش شيعه آنلاين به نقل از جوان آنلاین، در حال حاضر تمام امکانات و پتانسیل فرقه ضاله بهائیت‌ با هدایت تشکیلاتی حول دو محور متمرکز شده است.


اول: تبلیغات همه‌جانبه بهائیت با استفاده از هر امکان و فرصت به همراه گستاخی و جسارت و قداست شکنی. دوم: گسترش توانمندی‌های اقتصادی با هدف تاثیر‌گذاری بر استحکام تشکیلاتی و جذب (پیرو).


گزارش خبرنگار ما حاکی از آن است فرقه ضاله بهاییت، تبلیغات خود را برای اشاعه این فرقه ضاله، بعد از حوادث پس از انتخابات افزایش داده است .طی ماههای اخیر فرقه ضاله بهائیت با هدف گسترش فعالیتهای اقتصادی در راستای گسترش توانمندیهای اقتصادی جهت جذب پیرو فعالیت اقتصادی گسترده ای را آغاز کرده اند که گفته می شود تعداد این بنگاه های اقتصادی فقط در تهران بیش از 47 شرکت می باشد.


گزارش خبرنگار ما در همین راستا حکایت از آین دارد که عمده فعالیت اقتصادی این فرقه در شهر تهران و برخی از مراکز استانها در حوزه هایی نظیر؛ واردات لنز عینک و صنایع اپتیک- صنایع بهداشتی و آرایشی – صنایع شیمیایی و سموم کشاورزی – ساخت آسانسور – دوربین مداربسته –صنایع سیمان و شرکتهای بزرگ ساخت چرخ خیاطی می باشد.


این گزارش می افزاید: علاءالدین فرزند جمال الدین خانجانی رئیس کل فرقه بهائیت ایران از جمله افرادی است که صاحب بزرگترین تشکیلات واردات و صادرات عینک به ایران می باشد که فعالیتهایی به صورت کلان دارد.


ذکر این نکته ضروری است، یارگیری بهاییان، در حالی شکل تازه‌ای به خود گرفته است که تطمیع مادی در آن نقش اولیه را بازی می کند و بیشترین نقش را حمایت مالی از گرویدن افراد به فرقه ضاله بهائیت را همین منابع مالی کلان به عنوان اسپانسرهای اصلی ایفا می کنند.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7545&cat=1

فساد اخلاقي در شبكه‌هاي آمريكايي  

       فساد اخلاقي در شبكه‌هاي آمريكايي

"ديويد ليترمن" برنامه تلويزيوني اخير خود را چنين آغاز كرد: امروز صبح كه از خواب بيدار شدم، به مركز شهر رفتم و در برابر نيروهاي پليس ايستادم و به تمام اعمال خود اعتراف كردم. البته پس از اين اعترافات به دادگاه رفتم و از افرادي كه مرا تهديد كرده بودند و حق السكوت مي خواستند،‌ شكايت كردم. من مسئوليت تمام رفتارها و كردارهاي سابق خود را بر عهده مي گيرم.

به گزارش شيعه آنلاين به نقل از جهان، "ديويد ليترمن" مجري سرشناس آمريكايي برنامه كومدي LATE SHOW در شبكه ماهواره اي CBS طي گفتگويي تلويزيوني كه به طور زنده در حال پخش بود، به برقرار رابطه نامشروع با تعدادي از كاركنان بخش فني اين شبكه اعتراف كرد.


اين مجري 62 ساله در ادامه اعترافات خود گفت:‌ پيش از اينكه براي شركت در اين برنامه به اينجا بيايم، در يكي از مراكز پليس نيويورك بودم و همين اعترافات را آنجا انجام دادم. علت اعتراف كردنم اين بود كه تعدادي از دوستان سابقم كه از ماجراي ارتباطات غيراخلاقي من با اين كاركنان اطلاع دارند، قصد داشتند با تهديد كردن، از من پول و حق السكوت بگيرند از همين رو ترجيح دادم خودم به كارهاي خود اعتراف كنم. آنان 3 ماه پيش با ارسال نامه اي به من، گفتند اگر دو ميليون دلار پول به ما ندهي، آبرويت را خواهيم برد.


"ديويد ليترمن" برنامه تلويزيوني اخير خود را چنين آغاز كرد: امروز صبح كه از خواب بيدار شدم، به مركز شهر رفتم و در برابر نيروهاي پليس ايستادم و به تمام اعمال خود اعتراف كردم. البته پس از اين اعترافات به دادگاه رفتم و از افرادي كه مرا تهديد كرده بودند و حق السكوت مي خواستند،‌ شكايت كردم. من مسئوليت تمام رفتارها و كردارهاي سابق خود را بر عهده مي گيرم.


گفتني است اين مجري سرشناس تلويزيوني از سال 1993 ميلادي تاكنون در شبكه CBS برنامه LATE SHOW را اجرا مي كند. وي پيش از آن سابقه 11 سال مجري گري در شبكه NBC را داشت.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7546&cat=1

اقدام ارزشمند احمدی نژاد در تنبیه مدیری که به کارمندانش توهین کرده بود

     اقدام ارزشمند احمدی نژاد در تنبیه مدیری که به کارمندانش توهین کرده بود

                            

عصرایران- در حالی که اطلاعات موثق حاکی از قطعیت حکم محمود احمدی نژاد برای علی کردان جهت تصدی پست معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری بود، بناگاه خبر رسید که ابراهیم عزیزی این معاونت استراتژیک را عهده دار شده و کردان، برغم آنکه عضو حلقه نزدیکان رییس جمهور است و حامیانی مانند رحیمی، معاون اول ریاست جمهوری دارد، از رسیدن به این مقام بازمانده است.

به گزارش خبرنگار عصرایران، انصراف رییس جمهور از تصمیم خود در کنار گذاشتن کردان به افشای نامه ای مربوط می شود که ذیل آن را کردان پاراف کرده و به برخی از کارکنان زیر مجموعه اش در ریاست جمهوری عنوان "سگ" داده و به آنها توهین کرده بود.

در پی انتشار تصویر این نامه که دستخط کردان نیز زیر آن دیده می شد، بسیاری از منتقدان خطاب به احمدی نژاد نوشتند که آیا این است معنای اصولگرایی مدنظر شما؟

در چنین وضعیتی، رییس جمهور تصمیمی اصولگرایانه گرفت و علیرغم روابط نزدیک اش با کردان نام او را به دلیل توهین به کارمندان از صدر مهم ترین معاونت ریاست جمهوری خط زد.

این حرکت ارزشمند احمدی نژاد که به دلیل جایگاه ویژه کردان حرکت تبلیغاتی هم بر روی آن نشد، به مذاق برخی از حامیان پروپا قرص کردان در دولت خوش نیامد به گونه ای که یکی از مقامات ارشد دولت در این باره با احمدی نژاد بگو مگو داشته و در جلسه هیات دولت شرکت نکرده است.

با این حال ، احمدی نژاد بر تصمیمی که گرفته بود استوار ماند و در تنبیه یکی از نزدیک ترین یارانش تردید نکرد.
منبع : http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=86225

اسرائیل به روسیه فهرست داد: دانشمندانی که به ایران کمک می کنند

           اسرائیل به روسیه فهرست داد: دانشمندانی که به ایران کمک می کنند

عصر ایران - نخست وزیر اسرائیل فهرستی از دانشمندانی را که به ایران کمک هسته ای کرده اند ، به مقامات روسیه ارائه کرده است.

به گزارش عصر ایران، روزنامه انگلیسی تایمز در شماره اخیر خود مدعی شد بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در سفر محرمانه اخیر خود به مسکو فهرستی از دانشمندان روسی را تسلیم مقامات این کشور کرده که به ایران در تولید بمب هسته ای کمک می کنند!

نتانیاهو همچنین مدارکی را به مقامات مسکو ارائه داده است که ثابت می کند این دانشمندان در طرح هسته ای نظامی ایران مشارکت داشته اند.

در همین حال دفتر نخست وزیری اسرائیل از واکنش به این خبر خودداری کرد.

به نظر می رسد ادعای این روزنامه انگلیسی صرفاً یک خبر سازی باشد زیرا بسیار بعید است که سازمان های جاسوسی روسیه از دانشمندان هسته ای خود خبر نداشته باشند ولی اسرائیل از کارهای انها مطلع باشد و فهرست شان را به روس ها بدهد.

پیش از این نخست وزیر اسرائیل برغم رد اولیه سفر محرمانه به مسکو، آن را تایید کرد. نتانیاهو ضمن تاکید بر ضرورت اعمال مجازات های شدید علیه ایران برای توقف برنامه هسته ای خود، گفته بود که سفر سری وی به روسیه با امنیت اسرائیل مرتبط بوده است.

روسیه پیمانکار اصلی ساخت نیروگاه هسته ای بوشهر است و یکی از فروشندگان عمده سلاح های پیشرفته و نیم پیشرفته به ایران به شمار می رود.

اخیرا نیز  موضوع فروش سامانه های موشکی زمین به هوای اس 300 روسیه به ایران به طور گسترده ای در رسانه ها منتشر شده است.

منبع : http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=86250

راز نامگذاری تاسیسات اتمی قم به "فردو"

        راز نامگذاری تاسیسات اتمی قم به "فردو"

 عصرایران - تاسیسات جدید هسته ای ایران که در حوالی قم قرار دارد ، "فردو" نامگذاری شده است.
در این مجتمع بزرگ هسته ای که در دل کوه ها احداث شده ، قرار است غنی سازی اورانیوم صورت گیرد و آن طور که اعلام شده ، "فردو" به گونه ای ساخته شده است که در برابر هرگونه حمله موشکی و هوایی مقاوم است.

اما چرا این تاسیسات "فردو" نامیده شده است؟
به گزارش خبرنگار عصرایران ، "فردو" نام یکی از روستاهای واقع در جنوب قم هست که در منطقه کهک در 50 کیلومتر قم قرار دارد و البته ، با توجه به این که تاسیسات هسته ای جدید در شمال قم هستند ، این نامگذاری به دلیل قرابت جغرافیایی نیست بلکه انتخاب نام "فردو" یک حرکت سمبلیک برای تجلیل از شهیدان بوده است زیرا روستای "فردو" در بین تمام روستاهای ایران ، بیشترین شهید را در طول جنگ تحمیلی داده است.

بر اساس آمار موجود ، این روستا در 8 سال دفاع مقدس 151 شهید داده است . یعنی به طور متوسط هر سال 19 نفر از اهالی این روستا در دفاع از میهن به شهادت رسیده اند.

این روستای سر سبز که به بهشت کویر نیز معروف است ، کمتر از هزار نفر جمعیت دارد.
فردو ، برگرفته از کلمه فردوس به معنی بهشت است.
منبع :http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=86314

تقاضای حضور نماینده موسوی و کروبی و خاتمی در مذاکرات ایران و آمریکا!

  تقاضای حضور نماینده موسوی و کروبی و خاتمی در مذاکرات ایران و آمریکا!


عصر ایران – یکی از اساتید ایرانی دانشگاه کالیفرنیا در آمریکا در مصاحبه ای با تلویزیون بی بی سی فارسی مدعی شد که تعدادی از استادان ایرانی دانشگاه های خارج کشور خواستار حضور نماینده ای از جانب موسوی ، کروبی و خاتمی در هیئت مذاکره کننده ایرانی با آمریکا شده اند .

به گزارش عصر ایران استاد مطالعات زنان دانشگاه ايالتی کاليفرنيا در یک مناظره تلویزیونی با " هوشنگ امیر احمدی " رییس شورای روابط  ایرانیان – آمریکاییان در آمریکا بااشاره به این موضوع افزود که دلیل اصلی این پیشنهاد او شفاف سازی روند مذاکرات و جلوگیری از " زد و بند " های پشت پرده است .

نيره توحيدی افزود : این پیشنهاد  او به نمایندگی عده زیادی از ایرانیان مقیم خارج کشور و نیز  اساتید ایرانی دانشگاه های خارج از کشور است .

با این حال هوشنگ امیر احمدی در این گفتگوی تلویزیونی درباره این پیشنهاد هیچ اظهار نظری نکرد و فقط گفت که :  " از کجا می دانید حکومت ایران آقایان خاتمی ، هاشمی و موسوی را در جریان مذاکرات نگذاشته و با آنها مشورت نکرده باشد ؟"

نیره توحیدی به همراه 105 تن دیگر از اساتید ایرانی در دانشگاه های خارج کشور اخیرا با امضای نامه ای نسبت به مذاکرات آتی ایران و آمریکا ابراز نگرانی کرده و خواستار شفافیت روند مذاکرات و عدم فراموشی موضوعاتی چون حقوق بشر و اتفاقات روی داده در جریان اعتراضات خیابانی پس از انتخابات از سوی آمریکا شدند .

امیر احمدی که در ایران به دلال رابطه ایران و آمریکا معروف است ،در این گفتگو با اشاره به مثبت بودن ایجاد رابطه ایران با آمریکا افزود که از نظر او  باید نخستین مطالبه مخالفان دولت احمدی نژاد تضمین برگزاری انتخاباتی آزاد و شفاف باشد .

لازم به ذکر است که رابطه بین ایران و آمریکا همواره یکی از نگرانی ها و دغدغه های اصلی جریان اپوزیسیون خارج از کشور بوده است . این جریان ها همواره نگران این هستند که ممکن است یکی از مطالبات اصلی دولت ایران از آمریکا در روند مذاکرات جلوگیری از فعالیت چهره ها و احزاب مخالف جمهوری اسلامی در ایالات متحده باشد .

منبع : http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=86347

سايت آينده تحريك به اقدام عليه جان فرمانده سپاه كرد

            سايت آينده تحريك به اقدام عليه جان فرمانده سپاه كرد

خبرگزاري فارس: سايت «آينده» با انتتشار مطلبي تحريك‌آميز مخاطبان خود را تحريك به اقدام فيزيكي عليه جان فرمانده سپاه كرد.

به گزارش سرويس مجازي خبرگزاري فارس به نقل از اصول نيوز (www.osoolnews.com) ، سايت آينده در انتهاي مطلبي با عنوان "تشبيه نداي وحدت نخبگان به پيام صلح صدام " كه به اظهارات سردار محمد علي جعفري فرمانده كل سپاه تعلق داشت، مخاطبان خود را تحريك به اقدام فيزيكي عليه جان وي كرد.
به نوشته اصول نيوز، سايت آينده كه براي هجمه‌ غير مستقيم به اركان نظام، از كامنت‌هاي مخاطبان بهره‌گيري مي‌كند، به دفعات توهين‌ها، اتهامات و عقده‌گشايي‌هايي را متوجه مسئولان نموده كه نيازمند برخورد جدي مسئولان قضايي كشور است.
بعد از اظهارات افشاگرانه سردار محمدعلي جعفري فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در مورد طراحان، آمرين و عاملين كودتاي مخملي براي براندازي نظام و حذف ولايت فقيه، طرح ترور وي بلافاصله در دستور كار دستگاههاي امنيتي- اطلاعاتي اسرائيل قرار گرفت.

منبع : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8807131620

موسوي به دنبال كودتا بود

محمدجواد لاريجاني در دانشگاه شريف
 
          موسوي به دنبال كودتا بود

خبرگزاري فارس: رئيس ستاد حقوق بشر قوه قضائيه گفت: كساني كه ساعت 11 شب 22 خرداد خود را رئيس‌جمهور مملكت ناميدند به دنبال كودتا بودند، اما كودتاي آنها شكست خورد.


به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، محمد جواد لاريجاني رئيس پژوهشگاه دانش‌هاي بنيادي در دانشگاه صنعتي شريف با بيان اينكه خداوند نعمت‌هاي بسياري را از روي مهرباني به مردم ارزاني داشته،‌اظهار داشت: بالاترين نعمت خداوند به مردم نعمت تعليم قرآن يعني هدايت است. البته در اين بين نعمت‌هاي ديگري مانند انسانيت و وجود انسان نيز براي ما در نظر گرفته شده است.
وي با بيان اينكه پيامبر اكرم نيز در قبال اين هدايت خواستار پيروي از اهل بيت شده‌اند، افزود: در اين بين نكته حائز اهميت اين است كه تنها بحث محبت مطرح نيست بلكه رسول اكرم مي‌خواست مقوله پيروي از مكتب اهل بيت را مورد تاكيد قرار دهد. مكتبي كه امروز به دردسر بزرگ جهان كفر و طاغوت‌هاي مسلط بر جهان شده است.
رئيس پژوهشگاه دانش‌هاي بنيادي و رئيس ستاد حقوق بشر قوه قضائيه در ادامه با اشاره به اينكه همين مكتب اهل بيت باعث خيزش جهان اسلام شده، ادامه داد: حضرت امام رضا (ع) در رساله ولايت، شمائي از اين مطلب را ترسيم كرده و نشان داده كه اسلام در مكتب اهل بيت 4 پايه دارد كه شامل نماز، حج، زكات و روزه است اما اگر ولايت را در نظر نگيريم اين 4 مورد نيز ناديده انگاشته مي‌شود.
لاريجاني با تاكيد بر اينكه ولايت اكسير عظميي است كه مر هدايت محسوب مي‌شود گفت: ولايت بر اساس فرمايشات معصومين داراي 4 ركن است كه نخستين ركن آن داشتن دغدغه مشروعيت است يعني بايد بدانيم كه در زير بيرق چه كسي هستيم و در واقع تشخيص ملاك مشروعيت سرچشمه مشروعيت حكم ولايت است.
وي تشخيص ملاك مشروعيت را دومين ركن دانست و ادامه داد: در مرحله سوم بايد مصداق ولايت را تشخيص بدهيم و بر اساس احاديث معصومين اگر اين مصداق را نشناسيم و از دنيا برويم به مرگ جاهليت مرده‌ايم.
اين كارشناس مسائل سياسي در ادامه خاطرنشان كرد: چهارمين و آخرين ركن ولايت، قيام براي انجام وظايف نسبت به ولي است كه به عنوان تولي و تبري از آن ياد مي‌كنيم.
لاريجاني ولايت را موتور اصلي هدايت خواند و خاطرنشان كرد: مسلماني كه با بصيرت از مكتب اهل بيت پيروي مي‌كند كمتر فريب مي‌خورد اما بايد بدانيم كه اين بصيرت نيز به آساني به دست نمي‌آيد و بايد براي كسب آن وقت صرف كنيم.
وي با تاكيد بر اينكه همه بايد ولايت را بشناسيم يادآور شد: شما دانشجويان شعار "ما اهل كوفه نيستيم،‌علي تنها بماند " را به درستي سر مي‌دهيد اما در حوادث اخير برخي از خواص "علي " را تنها گذاشتند و اين به دليل برخي از لرزش‌هايي است كه وجود دارد. اما اگر مانند نماز خواندن و روزه گرفتن در پيروي از ولايت نيز با بصيرت عمل كنيم، هرگز كسي نمي‌تواند دين را از ما بگيرد.
رئيس كميته حقوق بشر قوه قضائيه در ادامه اظهار داشت: همانطور كه در ساير اعمال ديني انحرافاتي وجود دارد و برخي موارد مي‌تواند موجب ابطال آنها شود براي ولايت نيز انحرافاتي وجود دارد كه بزرگان به آن اشاره كرده‌اند.
لاريجاني اولين انحراف از اصل ولايت را از دست دادن دغدغه مشروعيت خواند و گفت: در زمان طاغوت بسياري از دين‌داران از اين مسئله مهم غافل بودند كه تحت حاكميت چه حكومتي زندگي مي‌كنند اما امام خميني (ره) به ما ياد داد كه بايد در اين زمينه دغدغه داشته باشيم.
وي ايستادگي و خروج در مقابل ولي فقيه را انحراف دوم از اصل ولايت دانست و تصريح كرد: اين انحراف بسيار مهلك و خطرناك است كه بنا به دلايل متعددي بارها در طول تاريخ تكرار شده است و امروز نيز شاهد درجات مختلف آن در جامعه هستيم.
اين كارشناس مسائل سياسي با اشاره به انتخابات رياست جمهوري دهم خاطرنشان كرد: كساني كه ساعت 11 شب 22 خرداد خود را رئيس‌جمهور مملكت ناميدند يكي از مصاديق اين انحراف هستند؛ اين افراد در واقع كودتا كردند چون كودتا به معني اين است كه افرادي در قالب نظام حركت مي‌كنند اما ناگهان با چرخشي در مقابل آن مي‌ايستند و در انتخابات شاهد بوديم كه اين افراد در داخل نظام در انتخابات شركت كردند اما از ساعت 11 شب ناگهان برگشتند. بنابر اين موسوي كودتا را انجام داد اما اين ناكام ماند.
لاريجاني با بيان اينكه اين جريانات در مقابل ولي فقيه ايستاده بودند اضافه كرد: در حوادث بعد از انتخابات شاهد بوديم كه حرف‌هاي تندي زده شد و همين افراد به دولت مشروع و قانوني كشور تهمت فحاشي، آدم‌كشي و خيانت زدند.
وي با بيان اينكه كساني كه در اين حوادث سكوت كرده بودند نيز مداهنه با فتنه كردند كه آن نيز نوعي انحراف از مكتب اهل بيت است،‌گفت: اگر فتنه را شناختيم بايد در مقابل آن بايستيم و براي پيروي از اصل ولايت نبايد بر سر كسي منت گذاشت.
رئيس موسسه دانش‌هاي بنيادي در ادامه با تاكيد بر اينكه بايد نظرات خود را با منطق و حوصله اما محكم مطرح كنيم، يادآور شد: كساني كه در انتخابات رايي غير از احمدي‌نژاد داده‌اند بايد بتوانند نظر خود را بگويند چون دانشگاه جايي براي تمرين در كنار هم بودن است و با هر كسي بايد بر اساس مكتب و مشي او به مباحثه پرداخت.
لاريجاني ادامه داد: در مباحث سياسي براي دانشجويان دو توصيه دارم اول اينكه دل خود را از هر گونه كينه نسبت به موسوي و كروبي خالي كنيد تا بتوانيد مباحث اصولي انجام دهيد و دوم اينكه با تمسك به اصل اهل بيت مباحث را دنبال كنيد تا به نتيجه درست برسيد.
وي با بيان اينكه موسوي اخيرا اعلام كرده مي‌خواهد در داخل نظام فعاليت سياسي كند و انحرافات را اصلاح كند، تصريح كرد: موسوي به حدي به برخي نمادها مي‌پردازد كه به سختي مي‌توان نظر وي را در اين مورد تشخيص داد. اما بزرگترين انحراف ايستادن در مقابل نظام بودكه بايد آن را اصلاح كردچون كساني كه به موسوي راي دادند از علاقمندان به نظام بودند كه به موسوي به عنوان فرزند امام و انقلاب راي دادند.
لاريجاني در ادامه با اشاره به ادعاي موسوي براي حركت در چارچوب نظام و اصلاح برخي انحرافات تصريح كرد: اين ادعا در حالي مطرح مي‌شود كه نمادهايي مثل جنبش سبز با هر اسم و عنواني يك تشكل محسوب مي‌شود كه بايد در چارچوب قانون تشكيل و برنامه‌هاي خود را اجرا كند.
وي افزود: احمدي‌نژاد نيز شعار كابينه 70 ميليوني را مطرح كرد اما به اين معني نبود كه وزراي خود را رسما به مجلس معرفي نكند،‌پس موسوي هم بايد براي حزب سياسي خود از طريق قانون پيگيري كند وگرنه اينگونه برداشت مي‌شود كه دو نكته قبلي را بيهوده مطرح كرده است.
اين كارشناس مسائل سياسي با اشاره به شعار " نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران " خاطرنشان كرد: طرح اين گونه شعارها هر چند كه اساسا نادرست و اشتباه هستند، نبايد ما را از اصل ماجرا غافل كنند يعني نبايد براي چيزهاي غيرمهم دعوا كنيم و بايد بدانيم كه مهم اين است كه هرگز از حوزه ولايت خارج نشويم و در مقابل آن نايستيم.
لاريجاني ادامه داد: اين شعار اساسا برخلاف مكتب امام خميني است اما بايد توجه كنيم كه انحرافات اينگونه زياد مطرح مي‌شود اما ما نبايد به دنبال حاشيه باشيم و بايد تلاش كنيم سرچشمه اصلي انحرافات را بشناسيم و با ريشه مشكل برخورد كنيم.
وي در ادامه اين جلسه در پاسخ به اين سوال مجري برنامه كه برخي از نخبگان در مباحث سياست خارجي شما را فردي غربگرا مي‌دانند كه نمونه آن را در مسائل نظير بحث سلمان رشدي و يا ارتباط با آمريكا عنوان مي‌كنند، نظر شما چيست؟ اظهار داشت: در طول 30 سال گذشته در مورد اين موضوعات بسيار صحبت كرده‌ام اما در مورد مسائل سياست خارجي تنها بحث گرايش نيست بلكه بحث نحوه تعامل مطرح است. فتواي حضرت امام در مورد سلمان رشدي فتواي همه فقهاي شيعه و سني بود و اين مسئله تنها نظر حضرت امام نبود.
رئيس موسسه دانش‌هاي بنيادي با بيان اينكه بنده در بحث حكومت و قضا از امام خميني تقليد مي‌كردم، و اكنون نيز از حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در اين مباحث تقليد مي‌كنم، خاطرنشان كرد: در آن زمان بعد از فتواي حضرت امام خميني در مورد سلمان رشدي در غرب اينگونه مطرح شد كه فردي كتابي نوشته اما رئيس يك كشور اسلامي آن كتاب را خوانده و از آن خوشش نيامده است. پس گفته نويسنده كتاب را بگيريد و بكشيد. كه من طي نامه‌اي به حضرت امام اين فضا را به ايشان منتقل كردم و حضرت امام در پاسخ به نامه‌ام فرمودند كه من به عنوان يك طلبه اين مسئله را مطرح كردم.
لاريجاني در ادامه با بيان اينكه امام خميني داراي دو شان افتاء و شان حكومتي بوده‌اند، يادآور شد: ايشان در اين بحث حكم حكومتي صادر نكردند بلكه تنها نظر فقهي و فتواي خود را بيان كردند و جالب است بدانيم طرح مطرح شده از سوي بنده بعدها در شوراي امنيت ملي نيز تصويب شد و به عنوان مبناي تعامل نظام با غرب اجرا شد.
وي با بيان اينكه حكومت آمريكا يك خصومت سازمان يافته نسبت به نظام جمهوري اسلامي ايران دارد، گفت: با توجه به اين نكته بنده قبلا مطرح كرده بودم كه اگر منافع نظام بطلبد، در قعر جهنم نيز حاضريم با شيطان مذاكره كنيم كه اين نكته مورد توجه نشرياتي مانند كيهان قرار گرفته بود و حتي كاريكاتور من در حال مذاكره با شيطان در ميان شعله‌هاي آتش را نيز منتشر كردند اما بايد بگويم كه ما از مذاكره ابايي نداريم ولي بحث اين است كه هر كاري چه منفعتي براي نظام دارد.
رئيس كميته حقوق بشر قوه قضائيه با تاكيد بر اينكه غربي‌ها هرگز از خوبي‌هاي ما حمايت نمي‌كند، تصريح كرد: يكي از اشكالات امثال ميرحسين موسوي اين است كه مرز خود را با حمايت‌هاي وسيع خارجي مشخص نمي‌كند در حالي كه اين مسئله بايد براي مردم روشن شود چون دشمنان هرگز خوبي ملت ايران را نمي‌خواهند.
لاريجاني در ادامه تاكيدكرد: اين مواردي كه مطرح كردم همه در حوزه نظر بود اما در حوزه عمل بايد در چارچوب مجاز نظام و حكومت اسلامي اقدام كنيم.
رئيس پژوهشگاه دانش‌هاي بنيادي در ادامه سخنان خود با بيان اينكه جمهوري اسلامي مي‌خواهد نظام مدني بر اساس افكار ديني داير كند، يادآور شد: همه بايد تلاش كنيم اين تفكر را فربه كنيم اما در حوزه علوم انساني متاسفانه غالبا صورت مسئله را پاك مي‌كنند و بايد توجه داشت كه بهترين فكرها بايد در حوزه علوم انساني حاضر شود چون سعادت و حيات ما به اين مسئله ارتباط دارد سياست حوزه بسيار فراگيري است كه متاسفانه در كشور چندان به اين نكته قائل نيستند كه مركز و موتور محرك حوزه علوم انساني مباحث سياسي است كه بايد بر روي آن تمركز شود.

منبع : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8807121403

انتشار كيليپ رايزن فرهنگي آمريکا

       انتشار كيليپ رايزن فرهنگي آمريکا

ايالات متحده آمريكا نسبت به رفتار نامناسب اين سايت روسي به شدت ابراز تأسف مي كند زيرا چنين كاري سوءاستفاده از فضاي اينترنت براي دستيابي به اهداف پليد و شخصي به شمار مي رود.

به گزارش شيعه آنلاين به نقل از جهان، يك پايگاه اينترنتي روسي دو روز پيش با انتشار تصاوير غيراخلاقي از روابط نامشروع يكي ديپلمات‌هاي سفارت آمريكا در مسكو، موجب خشم وزارت امور خارجه آمريكا شد.


انتشار كيليپ اين ديپلمات آمريكايي كه رايزن فرهنگي سفارت آمريكا در مسكو به شما مي رود و "كائيل هاچر" نام دارد، موجب رسوايي وي شده و جنجالي پشت پرده ميان وزارت خارجه آمريكا و روسيه را به وجود آورده است.


در همين حال وزارت خارجه آمريكا با انتقاد شديد از اين اقدام، هدف از چنين كاري را بدنام كردن ديپلمات هاي آمريكايي عنوان كرده است به ويژه اينكه اين ديپلمات مسئول امور ديني و دفاع از حقوق بشر در سفارت آمريكا نيز بوده است.


در همين راستا "آيان كيلي" سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا گفت: ايالات متحده آمريكا نسبت به رفتار نامناسب اين سايت روسي به شدت ابراز تأسف مي كند زيرا چنين كاري سوءاستفاده از فضاي اينترنت براي دستيابي به اهداف پليد و شخصي به شمار مي رود.


سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا در ادامه گفت: ما به "جان پريل" سفير خود در مسكو ابلاغ كرديم كه "كائيل هاچر" 34 ساله را در سمت خود در سفارت نگه دارد.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7438&cat=1

اهانت آيت الله صانعی به دو مرجع؟!

   

                    اهانت آيت الله صانعی به دو مرجع؟!

 



برخي سايت‌هاي خبري از هتاکی آيت الله شيخ یوسف صانعی به حضرات آیات مکارم شیرازی، نوری همدانی از مراجع عظام تقلید و نيز آیت‌الله امامی کاشانی امام جمعه تهران، خبر دادند.

به گزارش شيعه آنلاين، در همين راستا سايت رجانیوز نوشت: در جلسه‌ای که در تاریخ 29 مردادماه سال جاری در دفتر [آيت الله]صانعی با حضور جمعی از عناصر شاخص اصلاح طلب برگزار شد، وی در قسمتی از سخنان خود با ادامه ضمن افتخار به مخالفت با نظام جمهوری اسلامی گفت: قضیه آقای منتظری که اتفاق افتاد، روحانیت یا سکوت کردند و یا تأیید و تنها من بودم که در این وسط ایستادم. خیلی خوشحال هستم که تنها آخوندی بودم که مردم گفتند ضد دستگاه و ضد نظام است.


[آيت الله]صانعی در ادامه سخنان خود، مرجع مردم برای دریافت اخبار را رسانه‌های بیگانه خواند و اظهار داشت: کسی که به رادیو و تلویزیون ایران توجه کند، هیچ چیزی از مسائل خبر ندارد. رسانه‌های غربی را نگاه کنید، ببینید اینها چه می‌کنند. ببینید آقای سازگارا (ضد انقلاب فراری) چه می‌گوید؟ من ایشان را آدم متدینی می‌دانم!


[آيت الله]صانعی ضمن اهانت! به آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان و از بزرگان انقلاب اسلامی گفت: باید از ظالم و ستمگر ابراز برائت و تنفر و لعن کرد. چه زنده و چه مرده. این را دهن به دهن باید بین مردم پخش کرد که جوری شود روزی که جنتی انشاء الله می‌میرد، سراسر ایران چراغانی شود و مردم شادی کنند و این خیلی اثر دارد و دیگران حساب دستشان بیاید.


[آيت الله]صانعی ضمن طرح ادعای پشیمان شدن آیت‌الله نوری‌همدانی از تبریک گفتن به رئیس‌جمهور ادامه داد: من باور ندارم. او دست خودش نیست. می‌گویند شک بین یک و دو باطل است. هر چه حکومت می گوید، هر چه به او می گویند، او هم همان را می گوید.


[آيت الله]صانعی در بخش دیگری از اهانت‌های خود، جملات سخیفی در مورد آیت‌الله مکارم شیرازی به‌کار برد! که به دلیل ضرورت حفظ شأن مرجعیت از باز نشر آن معذوریم.


[آيت الله]صانعی همچنین آیت‌الله امامی کاشانی امام جمعه موقت تهران را انسانی ساده لوحی خواند.


[آيت الله]صانعی در بخش پایانی اظهاراتش ضمن تکرار ادعاهای رسانه های غربی علیه نظام و انقلاب گفت: شنیده ام که مساجد الحمد لله خلوت شده است. شما هم در خانه نماز بخوانید، (یک)مرد مسلم عدالتش بیشتر از کسانی است که اضلال می کنند. یا زن اگر بایستد و مرد به او اقتدا کند، بهتر است. به مردم بگویید که مسجد نروند و در خانه عبادت کنند.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7446&cat=1

همسر مخفيانه "ملك فهد" از او شكايت كرد

رسوايي پادشاه سابق سعودي؛
 همسر مخفيانه "ملك فهد" از او شكايت كرد

خانم "جنان حرب" خود را همسر مخفيانه "ملك فهد بن عبدالعزيز آل سعود" پادشاه سابق عربستان سعودي معرفي كرده و با شكايت از وي در دادگاه عالي انگليس، ادعا كرده كه او چندين سال است كه به وي نفقه نداده از همين رو خواستار پرداخت جريمه 12 ميليون پوندي توسط خاندان آل سعود شد.

به گزارش شيعه آنلاين،‌ خانم "جنان حرب" خود را همسر مخفيانه "ملك فهد" معرفي كرده ادعا مي‌كند كه بيش از شش سال از دريافت نفقه محروم بوده از همين رو حق نفقه وي حدود 3 ميليون پوند است اما با در نظر گرفتن خسارت و ديركرد، بايد حدود 12 ميليون پوند از آل سعود دريافت كند.


در پي شكايت اين زن مدعي، روزنامه "انديپندنت" بررسي هايي را انجام داده و در شماره روز يكشنبه اين هفته خود نوشت:‌ رسوايي ازدواج محرمانه "ملك فهد بن عبدالعزيز آل سعود" براي برخي افراد و شركت هاي انگليسي برملا شد از همين رو وي از روي ناچاري بيش از 8 ميليون پوند به عنوان رشوه و حق السكوت به آنها پرداخت كرد تا اين مسأله رسانه اي نشود.


                                            


                                              مجلس مي‌گساري ملك فهد و جيمي كارتر


در همين حال شاهزاده "عبدالعزيز بن فهد" فرزند پادشاه سابق عربستان نيز از خانم "جنان حرب" كه مادر ناتني وي به شمار مي‌رود شكايت كرده و او را به تلاش براي بدنام كردن خاندان آل سعود متهم كرده است.


گفتني است خانم "جنان حرب"‌62 ساله يك شهروند انگلسي فلسطيني تبار است. پادشاه سابق سعودي در ماه مارس 1968 به طور محرمانه با وي ازدواج كرد. مراسم ازدواج آنان به صورت جشني كوچك و مخفيانه در يكي از كاخ هاي "ملك فهد" در عربستان برگزار شد. "جنان حرب" در سال 2004 ميلادي از "ملك فهد" شكايت كرده و خواستار پرداخت 400 ميليون دلار به عنوان حق نفقه شد. وي ادعا مي كند كه به درخواست تعدادي از شاهزادگان آل سعود در سال 1970 از عربستان سعودي اخراج شد از همين رو به لندن بازگشت.


وي مي گويد: از سال 1970 تا زمان مرگ "ملك فهد" هيچ پولي به عنوان نفقه از وي دريافت نكردم و با پولي كه از دوستانم قرض مي كردم، زندگي خود را مي گذراندم. مقداري پول نيز به عنوان قرض و به صورت وام از بانك هاي انگليسي گرفتم.


شايان ذكر است "ملك فهد" تنها عضو خاندان فاسد آل‌سعود نيست كه چنين رسوايي هايي را به بار آورده است. بررسي تاريخ آل‌سعود از برخي ارتباطات پنهاني سران اين خاندان قدرتمند زنان زيادي در سراسر جهان حكايت دارد. کتاب «تاريخ آل‌سعود» در دهه‌هاي هفتاد ميلادي قرن گذشته توسط «ناصر السعيد»، نويسنده سرشناس عربستاني به نوشته تحرير درآمد. وي به رغم اقامت خارج از عربستان، اما پس از چاپ و منتشر کردن اين کتاب، با حمايت مالي مستقيم آل‌سعود، به دست مزدورانشان ترور شد و جان باخت.


ناصر السعيد در کتاب هزار و چهل صفحه‌اي خود، به بررسي جوانب گوناگون تک‌تک اعضاي خاندان آل‌سعود از نظر فساد و انحرافات اخلاقي پرداخته و در کنار آن نيز با تحقيق و پژوهش کامل، تلاش کرده يهودي بودن اين خاندان را اثبات كند. زمان تأليف اين کتاب به دليل هم عصر بودن با دوران پادشاهي «ملک فهد بن عبدالعزيز»، نويسنده تلاش کرده بيشتر به آشكار کردن رسوايي‌هاي اخلاقي اين پادشاه عربستاني بپردازد.


                                                 


تصويري که روي جلد کتاب «تاريخ آل سعود» ديده مي‌شود، عکس "ملک فهد" در جواني را نشان مي‌دهد که در کنار وي، يک زن روسپي قرار گرفته و وي با قرار دادن دست خود در برابر صورت، تلاش دارد تا چهره‌اش در تصوير مشخص نشود.


نويسنده بر بالاي عکس نيز با هدف طعنه زدن به خاندان «آل سعود»، آيه 204 تا 207 سوره مبارکه بقره را با مضمون زير نوشته است: از مردم کساني در اين دنيا هستند که سخنشان مورد پسند تو قرار مي‌گيرد، اما خداوند بر آنچه در قلبشان است، شهادت مي‌هد؛ اينها بدترين دشمنان هستند و چون از نزد تو دور شوند، کارشان فساد و فتنه است و مي‌کوشند تا حاصل خلق را به باد فنا دهند و نسل بشر را قطع کنند و خداوند فساد مفسدان را دوست ندارد و اگر به آنان گفته شود تقوا پيشه کنيد، غرور و خودپسندي آنان را به بدکاري برمي انگيزد تا نصيحت نشنوند، جهنم آنان را کفايت کند که بسيار آرامگاه بدي است.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7453&cat=1

الزيدي؛ مأمور وزارت اطلاعات ايران؟!

    الزيدي؛ مأمور وزارت اطلاعات ايران؟!

مأموران "مالكي" همچنين يك بار نيز مرا متهم كردند كه براي حزب الله لبنان كار مي‌كنم و مأموريت پرتاب كفش به سمت "بوش" را حزب الله به من داده است. يك بار ديگر نيز مرا مأمور دستگاه هاي اطلاعاتي و امنيتي سوريه خواندند. در حاليكه تمام اين ادعاها نادرست بوده و من از روي تنفري كه از "جرج بوش" داشتم، به خاطر بلايي كه بر سر كشورم و هموطنان بي گناهم آورد،‌ چنين كاري كردم.

به گزارش شيعه آنلاين به نقل از جهان، "منتظر الزیدی" متولد ۱۹۸۰ خبرنگار شیعه مذهب عراقی شبكه البغدادیه است كه كفش خود را به سمت "جرج بوش" پرتاب كرد. وي 5 روز پيش پس از حدود يك سال حبس آزاد شد. او در گفتگو با شبكه خبري الجزيره به بيان علت انجام چنين كاري و خاطرات دوران حبسش پرداخت.


"الزيدي" در اين گفتگو كه مهمان "غسان بن جدو" مجري سرشناس شبكه الجزيره و رئيس دفتر سابق اين شبكه در تهران بود،‌ گفت: در دوران حبس شكنجه هاي بسياري از سوي محافظان و نزديكان "نوري مالكي" ديدم. آنان همواره مي خواستند به زور از من اعتراف بگيرند و مرا به كشوري ديگر مرتبط كنند. در يكي از جلسات به من گفتند، بايد اعتراف كني كه براي وزارت اطلاعات و امنيت ايران كار مي كني. من به شدت نفي كردم و وقتي علت اين ادعاي آنان را از آنها جويا شدم،‌ گفتند تو قبلا به ايران سفر كرده اي. نكته جالب توجه اينجاست كه من هنگام كار خبري در شبكه البغداديه بارها به كشورهاي مختلف از جمله سوريه،‌ لبنان و غيره سفر كردم. يك بار هم مأموريت يافتم به ايران سفر كنم و تا فرودگاه مهرآباد تهران نيز رسيدم اما به دليل برخي مشكلات در ويزايم، مرا در ايران راه ندادند، چگونه ممكن است مأمور وزارت اطلاعات ايران براي پرتاب كفش به سمت "جرج بوش" باشم؟!


شايان ذكر است در حالي اين خبرنگار عراقي مأمور وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي ايران خوانده شده كه به گفته برخي منابع غربی او علاوه بر آمریکا، از ایران نیز «اظهار انزجار» كرده ‌است، پس چگونه مي تواند ادعاي محافظان و نيروهاي آقاي "مالكي" درست باشد؟!


"الزيدي" در ادامه اين گفتگو افزود: مأموران "مالكي" همچنين يك بار نيز مرا متهم كردند كه براي حزب الله لبنان كار مي‌كنم و مأموريت پرتاب كفش به سمت "بوش" را حزب الله به من داده است. يك بار ديگر نيز مرا مأمور دستگاه هاي اطلاعاتي و امنيتي سوريه خواندند. در حاليكه تمام اين ادعاها نادرست بوده و من از روي تنفري كه از "جرج بوش" داشتم، به خاطر بلايي كه بر سر كشورم و هموطنان بي گناهم آورد،‌ چنين كاري كردم.


گفتني است در غروب یکشنبه ۱۴ دسامبر ۲۰۰۸ در جریان مصاحبه مشترک مطبوعاتی "جرج بوش" و "نوری مالکی" با خبرنگاران در بغداد، "منتظر الزیدی" كفش خود را به سمت "بوش" پرتاب كرد و نام خود را در تاريخ ثبت كرد. "الزیدی" پس از پرتاب اولین کفش به بوش وی را «سگ» خطاب کرد. چند ثانیه پس از حمله "الزیدی"، محافظان امنیتی "نوری المالکی" وی را دستگیر کردند و به مکانی نامعلوم منتقل نمودند.


برخي مقامات عراقی اينكار را شرم‌آور توصیف کردند. در بیانیه‌ای که دولت عراق انتشار داده، گفته شده که «اقدام منتظر الزیدی به شهرت خبرنگاران عراقی و حرفه خبرنگاری در عراق لطمه زد». اتهام "الزیدی" «تهاجم علیه یک رئیس حکومت خارجی» است. جرمی که بر پایه قوانین عراق می‌توانست به ۵ تا ۱۵ سال زندان برای او بیانجامد اما او پس از حدود يك سال حبس آزاد شد.

منبع : http://shia-online.ir/article.asp?id=7460&cat=1

لري كينگ‌ در مصاحبه با رئيس جمهور 13 بار مجبور به قطع برنامه شد

مولانا در گفتگو با فارس:
 
   لري كينگ‌ در مصاحبه با رئيس جمهور 13 بار مجبور به قطع برنامه شد

خبرگزاري فارس: مشاور رئيس جمهور با بيان اينكه تسلط احمدي‌نژاد در مصاحبه با مجري شبكه سي.ان.ان، باعث شد كارگردانان برنامه مذكور 13 بار برنامه را قطع و سؤالات جديدي طرح كنند، يادآور شد: آنها نتوانستند احمدي‌نژاد را به مسيري كه مي‌خواستند بكشانند.


«حميد مولانا» مشاور رئيس جمهور و استاد روابط بين‌الملل و موسس برنامه عالي ارتباطات جهاني در دانشگاه امريكن واشنگتن كه در سفر رئيس جمهور به نيويورك حضور داشت، در گفتگويي با خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس به تشريح ملاقات‌هاي احمدي‌نژاد با سران ديگر كشورها، مصاحبه‌‌هاي رئيس جمهور با رسانه‌ها، تلاش بي‌نتيجه غرب براي تخريب مذاكرات ايران و 1+5، اعترافات صريح اوباما در سازمان ملل پرداخت كه مشروح اين گفتگو را در زير مي‌خوانيد.

فارس: ارزيابي شما از سفر رئيس جمهور به نيويورك و شركت وي در اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل چيست؟

مولانا: اين سفر در بين 5 سفري كه رئيس‌جمهور و هيئت نمايندگي ايران به نيويورك داشتند، پركارترين و موفقيت‌آميزترين بود، عليرغم اينكه نسبت به دوره‌هاي قبل كوتاهتر بود اما چند موضوع را به عنوان كسي كه وقايع و جريانات هفته گذشته را از نزديك مشاهده كرده، بايد مورد تاكيد قرار دهم، اول اينكه احمدي‌نژاد همانند سابق تيزبيني، صراحت، شجاعت و ايمان خود را نشان داد، امسال صحبت‌هاي وي شفاف‌تر، دقيق‌تر و با استدلال‌تر بود، دوم اينكه وقتي با سران 200 كشور مختلف سر و كار داريد بايد توجه كنيد كه آنها از چه زماني اين تجربه را در سازمان ملل دارند، ‌آقاي احمدي‌نژاد پس از 5 سال به عنوان يك سياستمدار كهنه ‌كار جلب توجه كرد كه در مقايسه با تازه متولد شدگاني چون براون، ساركوزي، اوباما و مدودف اين يك امتياز بزرگ بود، همچون كسي كه 5 سال است به المپيك مي‌رود و كسي كه براي اولين بار اين كار را انجام مي‌دهد.

فارس: وضعيت ايران در سازمان ملل چطور بود؟

مولانا: ابتكار در نيويورك به دست ايران بود و واضح كه آمريكا و متفقين آن به ويژه فرانسه و انگليس با اعلام خبر راه‌اندازي دومين كارخانه غني‌سازي اورانيوم غافلگير شدند و چاره‌اي نداشتند جز اينكه سر و صداي زيادي توسط رسانه‌ها به وجود بياورند. در مورد رسانه‌ها هم ابتكار دست احمدي‌نژاد بود چرا كه او مطلبي براي گفتن داشت اما اوباما و ديگران چيزي براي گفتن نداشتند. صحبت‌هاي اوباما كلي بود و اغلب دولتمردان منتظر سخنراني دو نفر بودند يكي اوباما و ديگري احمدي‌نژاد.
ناشي‌گري براون، اوباما و ساركوزي باعث شد كه روز آخر در نيويورك، حرف آخر را احمدي‌نژاد بزند چرا كه در روز آخر احمدي‌نژاد با 3 شبكه بزرگ تلويزيوني و مطبوعاتي سخنراني كرد.

فارس: رئيس جمهور در سخنان خود بيشتر به چه مسائلي پرداخت؟

مولانا: صحبت‌هاي آقاي احمدي‌نژاد در سازمان ملل نقد عملكرد قدرت‌هاي استعماري و اعلام پايان عصر امپراطوري آنها بود مبني بر اينكه آنها اقليت هستند و همين موضوع خشم مقامات صهيونيستي و غربي را كه با ايران دشمني دارند، برانگيخت.

فارس: سخنراني اوباما چگونه بود؟

مولانا: صحبت‌هاي اوباما به ايران فرصت داد كه در اين چند روزه از آن استفاده كند، اوباما در سخنان خود موضوع مشخصي را نگفت اما اعترافات صريحي داشت. اوباما گفت كه مي‌خواهد تصوير بد آمريكا را ترميم كند، اين سخن اعتراف به تصوير بد آمريكاست و سوال اين است كه علت مخدوش شدن تصوير آمريكا در جهان چيست، جواب اين سوال سياستگذاري‌هاي غلط آمريكا در جهان است.
وي گفت كه دولت قبل از من به نظريات ديگران در سطح بين‌المللي احترام نگذاشت و توجهي نكرده است معني آن اين است كه ما زورگويي و سلطه‌گرايي داشته‌ايم. اوباما گفت دستور داده‌ كه شكنجه در آمريكا قطع شود پس نتيجه اينكه قبلا شكنجه رسما جزو سياست‌گذاري آمريكا بوده است. وي ساختمان سازي در فلسطين اشغالي را فاقد مشروعيت خواند اما اين سوال پيش مي‌آيد كه چه كارهاي ديگر رژيم صهيونيستي فاقد مشروعيت است و شما به آنها اشاره‌اي نكرديد اين سخناني بود كه احمدي‌نژاد هنگام سخنراني از آن استفاده كرد و اوباما با اين اعترافات فرصت‌هايي را به ما داد.
اوباما در عين حال چند موضوع را در سخنراني خود نياورد، وي راجع به افغانستان اين را نگفت كه وضع افغانستان وخيم است در حاليكه فرمانده آمريكايي ناتو در كابل در گزارش خود تقاضاي كمك نظامي بيشتر براي جلوگيري از شكست را خواستار شده بود، اوباما از طرفي زير فشار افكار عمومي براي اعزام نيرو به افغانستان است و از طرف ديگر تحت فشار محافظه‌كاران براي فرستادن نيرو به عراق. اوباما در خصوص گوانتانامو چيزي نگفت، او قول‌هايي براي بستن گوانتانامو داده بود اما اين موضوع به تعويق افتاد، همچنين در خصوص شكنجه‌گاه‌هاي آمريكا در ساير نقاط دنيا نيز چيزي نگفت.
آمريكا مي‌خواست از اولين حضور اوباما حداكثر استفاده رسانه‌اي و تبليغاتي را داشته باشد اما چيزي عايد آنها نشد و مقامات آمريكايي وقتي شنيدند ايران تاسيسات جديد خود در قم به آژانس بين‌المللي انرژي اتمي اطلاع داده است خواستند تا از آن خوب استفاده كنند، اما اطلاعاتي در اختيار نداشتند. ماشين تبليغاتي آنها به كار افتاد اما در همان دو روز جنگ رسانه‌اي، مردم و دولتمردان بيشتر به شك افتادند كه آيا سخنان آنان به نفع آمريكا پايان مي‌يابد يا به نفع ايران.
آمريكايي‌ها اطلاع دقيقي از اين تاسيسات نداشت اما اين طور جلوه دادند كه مي‌دانستند و سعي داشتند تا از اين برگ برنده در مذاكرات 1+5 استفاده كنند. ايران مطابق قوانين به جاي 6 ماه 18 ماه قبل به آژانس اطلاع داده بود. دولتمردان فرانسوي، انگليسي و آمريكايي تلاش زيادي كردند تا با استفاده از رسانه‌هاي خود افكار عمومي را منحرف كنند اما با فرو نشستن اين گرد و غبارها همه مسائل روشن شد و اعتبار آنها زير سوال رفت. من معتقدم عده‌اي كه با اوباما موافق نيستند او را تشويق مي‌كنند تا با اين اشتباهات محبوبيت او در آمريكا را از بين ببرند‌، مشاورين اوباما نيز با ناشي‌گري مرتكب اين اشتباهات شدند.

فارس: هدف غرب از اين جنگ رسانه‌اي چه بود؟

مولانا: هدف آمريكا، انگليس و فرانسه از اين به اصطلاح افشاگري‌ و انتقاد از مخفي نگاه داشتن تاسيسات چند چيز بود، اول اينكه ايران قانون‌شكن است و نبايد به آن اعتماد كرد، دوم اينكه آمريكا در تلاش بود تا اين خبر را گرفته و با اضافه كردن چند عكس ماهواره‌اي با تشكيل شوراي امنيت از آنها به عنوان سندي در راستاي نظامي بودن برنامه هسته‌اي ايران استفاده كند، آنها همچنين در صدد بودند تا با خراب كردن ذهنيت روسيه و چين نسبت به ايران از آن براي مذاكرات اكتبر سود ببرند اما تلاششان بي‌نتيجه بود و همان روز روساي جمهور روسيه و چين اعلام داشتند كه گفتگو با ايران مهم است و نه مواخذه ايران.
اوباما از سوي نومحافظه‌كاران تحت فشار است چرا كه از نظر آنها او انسان سست عنصري مي‌باشد. كارت‌هاي حقيقي در دست ايران است چرا كه كاري خلاف NPT انجام نداده و به خود اين حق را مي‌دهد تا وقتي كه مقررات را حفظ مي‌كند به غني‌سازي ادامه دهد.
بايد گفت از زماني كه فريب كاري دولت بوش در خصوص سلاح‌هاي كشتار جمعي در عراق و ‌جنگ مشخص شد و اينكه سازمان‌هاي اطلاعاتي و جاسوسي آمريكا نتوانستند اطلاعات لازم را به دولت برسانند اين سازمان‌ها به شدت زير سوال رفتند. مقامات CIA مي‌خواهند از اين فرصت استفاده كرده تا نشان دهند هنوز بهترين هستند. طبق اظهارات واشنگتن پست و نيويورك تايمز، مقامات آمريكا اينگونه اظهار مي‌دارند كه از تاسيسات قم خبر داشتند اما اينگونه نبوده است. غرب هميشه مي‌گويد كه ايران چيز تازه‌اي نداشت، در خصوص رژيم صهيونيستي مواضع تندي داشته، موضوعات ديني را مطرح مي‌كند و در خصوص مسائل جهان مطالب كلي مي‌گويد.
پس از سخنراني احمدي‌نژاد در سازمان ملل، دسكوتو رئيس سابق مجمع عمومي سازمان ملل به هتل محل اقامت هيئت ايراني آمده و از وي قدرداني كرد.

فارس: رئيس جمهور چه ملاقات‌ها و مصاحبه‌هايي در آمريكا داشت؟

مولانا: آقاي احمدي‌نژاد 11 مصاحبه رسانه‌اي، 10 ملاقات با سران كشورهاي مختلف و 4 جلسه بزرگ با نخبگان سياسي، دانشگاهي و اقتصادي داشت. در يك جلسه‌اي كه تشكيل شد همه نمايندگان و امامان مساجد آمريكا آمده و از سخنان احمدي‌نژاد ابراز خوشحالي مي‌كردند. ما بايد مخاطبين تمام جهان را در نظر بگيريم و نه چند روزنامه‌ آمريكايي را، چرا كه هدف بودن احمدي‌نژاد در آنجا خوشحالي همه دنيا نيست كه اگر اينطور باشد ما بايد از ارزش‌هاي خود دست بكشيم. ما بايد بتوانيم ارزش‌هاي خود را توجيه كنيم زيرا موفقيت ما در اين است. ديپلماسي عمومي خشنودي همه از شما نيست كه اگر اينچنين باشد شما ارزشي نخواهيد داشت. ديپلماسي عمومي اين است كه شما بتوانيد سخنان خود را توجيه كنيد و طرف مقابل خود را آگاه و در او نفوذ كنيد.
ما چهار جلسه طولاني گفتگو داشتيم كه يكي از آنها با نخبگان سياسي - اقتصادي و اتاق‌هاي فكر آنها بود. در ميان آنها سياستمداران كهنه‌كار و اساتيد دانشگاه‌هاي بزرگ آمريكا حضور داشتند. در اين جلسات احمدي‌نژاد از ميهمانان خواست كه هر كدام نظرات و سوالات خود را مطرح كنند. حدود 40 نفر از آنها سوال خود را مطرح كردند كه رئيس‌جمهور در مدت يك و نيم ساعت به تك تك آنها پاسخ داد، اين افراد رهبران افكار عمومي هستند كه پس از بازگشت مي‌توانند مخاطبين خود را در اين زمينه روشن كنند.
تيتر اول رسانه‌هاي معتبر دنيا در اين 4 روز متعلق به ايران بود. مصاحبه‌هاي اولين سفر احمدي‌نژاد با سفر آخر يك تفاوت كلي داشت. در سفر اولي يك خبرنگار و عكاس و يك دستيار از نشريات مختلف براي گفتگو مي‌آمدند اما در دو سال گذشته آنها متوجه شدند كه احمدي‌نژاد در پاسخ دست بالا را داشته است آنچنان كه امسال نشريات بزرگ آمريكا در مصاحبه‌هاي خود همه نويسندگان و سردبيران ارشد خود را به همراه آورده بودند، اين موضوع نشانگر جايگاه و احترامي است كه به فردي داده مي‌شود و از جهتي نيز نشان مي‌دهد كه احمدي‌نژاد در جوابگويي تبحر فوق‌العاده‌اي دارد.
برنامه لري كينگ حدود 20 ميليون بيننده دارد و مصاحبه سال قبل احمدي نژاد با وي باعث خشم معاندين و منافقين شد. امسال نيز اين برنامه همانند سال گذشته موفقيت رئيس جمهور را در پي داشت.

فارس:‌ رئيس جمهور با آرامش به تمام سوالات مصاحبه گران پاسخ مي‌داد كه اين يك موضوع جالب بود.

مولانا: ما سوالات آمريكايي‌ها كه معمولاً در يك محدوده است را مي‌دانيم، اما جواب‌هايمان همواره متفاوت است. در مصاحبه رئيس جمهور با لري كينگ، كارگردانان اين برنامه وي را مجبور كردند كه 13 بار برنامه‌اش را قطع كند و در آن حين سوالات جديد به وي دادند، اما نتوانستند احمدي‌نژاد را در آن راهي كه مي‌خواستند بكشانند. به جز احمدي‌نژاد هيچ‌كس ديگري نمي‌توانست با اين موضع شجاعت، ايمان و تدبير ظاهر شود.
روز قبل از آن نيز با برنامه CBS كه يك برنامه محبوب است، مصاحبه داشت. مجري اين برنامه عكسي از تظاهرات و يكي از كشته شدگان اين تظاهرات را نشان داد تا احمدي‌نژاد را در موضع انفعال قرار دهد، اما نه تنها احمدي‌نژاد با دلايل خود كه اين موضوع يك توطئه بوده، مجري را توجيه كرد بلكه در اقدامي ابتكاري عكس مروه الشربيني زن مسلمان شهيد شده در دادگاه آلمان را نشان داد و از او سخن گفت كه اين موضوع مصاحبه و گزارشگر را به انفعال كشاند، رسانه‌ها تلاش زيادي كردند تا احمدي‌نژاد را به زعم خود به تله بي‌اندازند اما موفق نشدند.

منبع : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8807061339